فهرست مطالب این مقاله را ببینید
در دوران غیبت صغری، نواب امام زمان (عج)، به عنوان پل ارتباطی بین امام غائب و جامعه شیعی، نقشی بیبدیل ایفا میکردند. در این دوره، فردی به عنوان نایب امام زمان (عج) برگزیده میشد که با داشتن ویژگیهایی چون تقوا، علم، وثاقت و ارتباط مستقیم با امام، مسئولیت ابلاغ پیامها، دریافت وجوهات و پاسخگویی به سوالات شرعی را بر عهده داشت. این دوره، که به عنوان دوران نیابت خاصه شناخته میشود، شاهد فعالیت چهار نایب بزرگوار بود که با تلاشهای خود، شیعه را در برابر فتنهها و انحرافات حفظ کرد.
این مقاله به معرفی نواب امام زمان (عج) و بررسی فعالیتهای آنان میپردازد و به این سوال پاسخ میدهد که چه کسانی شایستگی نیابت امام زمان (عج) را در این دوران خطیر به دست آوردند؟
نیابت و اقسام آن
نیابت، به معنای جانشینی و نمایندگی از طرف شخص دیگر، به ویژه در غیاب او، برای انجام وظایف و مسئولیتهای مشخص است. حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت خود از طریق نایبانی با مردم ارتباط داشتند. این نیابت به دو نوع تقسیم میشود که عبارتند از:
۱. نیابت خاص
نیابت خاص به این معناست که در طول غیبت صغری، امام زمان (عج) افراد خاصی را به عنوان نماینده خود معرفی کردند. این افراد از سوی امام زمان (عج) منصوب شدند که وظایف مشخصی دارند. در دوران غیبت صغری، چهار نفر به عنوان نواب امام زمان (عج) به طور خاص بودند که به «نواب اربعه» معروف هستند.
این بزرگواران، رابط بین امام زمان (عج) و شیعیان بودند و سوالات و مشکلات مردم را به حضرت ولی عصر (عج) منتقل میکردند و پاسخها و دستورات ایشان را به مردم میرساندند.
۲. نیابت عام
نیابت عام به این معناست که پس از غیبت صغری و وفات آخرین نایب امام زمان (عج) در دوران غیبت کبری، فقها و علمای دین که دارای شرایط خاصی هستند، بنابر حدیثی از امام زمان (عج) که فرمودند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم[1]»؛ در رويدادهايی که اتفاق میافتد به راويان حديث ما مراجعه کنيد؛ زيرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم، به عنوان نواب امام زمان (عج) به طور عام شناخته میشوند.
این شرایط شامل موارد زیر میشود:
. داشتن تقوا و پرهیزگاری؛
. داشتن علم و دانش کافی در زمینه فقه و احکام اسلامی؛
. داشتن قدرت تشخیص و استنباط احکام شرعی
. داشتن عدالت و امانتداری؛
فقهای جامع الشرایط، وظیفه دارند که در دوران غیبت، احکام دین را برای مردم تبیین کنند، به سوالات شرعی پاسخ بدهند، و در امور اجتماعی و سیاسی، جامعه اسلامی را هدایت کنند. در واقع، آنها با پیروی از قرآن و سنت و با استفاده از عقل و اجتهاد، سعی کنند که جامعه را به سوی صلاح و رستگاری هدایت نمایند.
تفاوت نیابت خاص و عام
تفاوت اصلی بین نیابت خاص و عام در این است که نایبان خاص، مستقیماً از طرف امام زمان (عج) منصوب میشوند و وظایف مشخصی دارند، در حالی که نایبان عام، به دلیل داشتن شرایط ویژه، به طور کلی نیابت حضرت مهدی (عج) را بر عهده دارند و وظایف آنها شامل تبیین احکام دین و هدایت جامعه است.

نواب خاص امام زمان (عج)
نایبان خاص امام زمان (ع) که به «نواب اربعه» نیز معروفند، چهار نفر هستند که در دوران غیبت صغری، از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ هجری قمری به عنوان رابط میان شیعیان و حضرت صاحب الزمان (عج) فعالیت میکردند. این نایب ان به ترتیب عبارتند از:
۱. عثمان بن سعید عمری: اولین نایب از نواب امام زمان (عج)، که مدت نیابت او حدود ۷ سال بود.
۲. محمد بن عثمان بن سعید: دومین نایب از نواب امام زمان (عج) فرزند عثمان بن سعید، که به مدت حدود ۳۷ سال عهدهدار این مقام بود.
۳. حسین بن روح نوبختی: سومین نایب امام زمان (عج) که از بزرگان شیعه و تنها نایب ایرانی در میان نواب اربعه بود و به مدت ۲۱ سال نیابت حضرت را به عهده داشت.
۴. علی بن محمد سَمَری: آخرین نایب از نواب امام زمان (عج) است، که سه سال نیابت را به عهده داشت و پس از وفات او، دوران غیبت کبری آغاز شد.
معرفی نواب خاص امام زمان (عج)
همان طور که گفته شد نواب امام زمان (عج) افرادی هستند که در طول 69 سال غیبت صغرى رابط بین امام زمان (عج) بودند و مسئولیت هدایتشیعیان را بر عهده داشتند. در ادامه به شرح مختصری از هر کدام از این بزرگواران میپردازیم:
۱. عثمان بن سعید عمروى
عثمان بن سعید از یاران امام دهم، امام علی النقی (ع) و امام یازدهم، امام حسن عسکری (ع) بود. او از سوی هر دو امام مورد تایید قرار گرفت و به شیعیان معرفى شد. عثمان به جهت شناخته نشدن، به شغل روغن فروشی روی آورد. او برای اولین بار به عنوان وکیل خاص امام هادی (ع) معرفی شده است. سپس با شهادت امام هادی (ع) وکیل خاص امام حسن عسکری (ع) شد. آن حضرت نیز او را در مناسبتهای مختلف مورد مدح و ستایش خود قرار میداد.
از جمله این که در حق او فرمود: «این ابوعمرو ثقه و امین است. مورد اطمینان گذشتگان و مورد اطمینان من در حیات و بعد از حیات من است، هر آنچه برای شما میگوید از من است و آنچه به شما میرساند از جانب من میباشد[2]».
احمد بن على بن نوح، به نقل از محمد بن اسماعیل، مىنویسد: در سامرا به حضور امام عسکرى (ع) رفتم. گروهى از شیعیان در حضورشان بودند. خادم حضرت وارد شد و گفت: آقا، گروهى (مسافر) گردآلود به خانه آمدهاند.
حضرت فرمود: آنها گروهى از شیعیان یمنى هستند. برو، عثمان بن سعید عمروى را بیاور.
وقتى عثمان آمد، حضرت به او فرمود: اى عثمان، بىتردید تو وکیل و مورد اعتماد من هستى و در مال خدا امانتدارى. برو و مالى را که یمنىها آوردهاند، بگیر.
گفتم: سوگند به خدا، عثمان از شیعیان و برگزیدههاى شماست و شما به آگاهى ما، در این باره که او امین بر اموال الهى و وکیل و مورد اعتماد شماست، افزودید. فرمود: «آرى، چنین است. شاهد باشید که عثمان بن سعید عمروى وکیل من و فرزندش محمد وکیل فرزندم مهدى است[3]».
امام عسکرى (ع)، در مجلسى که چهل تن از شیعیان با عثمان بودند، حضرت حجت (ع) را، که کودکى ماه سیما و شبیه پدر بود، به آنها نشان داد و فرمود: «شما پس از این او را نمىبینید. بنابراین، آنچه عثمان مىگوید، بپذیرید که او جانشین امام شماست و نیابت به او سپرده مىشود[4]».
علاوه بر آن، دلیل دیگر بر نیابت عثمان بن سعید نامه و توقیعات امام زمان (عج) که به وسیله عثمان بن سعید و پسرش محمد به شیعیان مىرسید؛ زیرا به همان خطى بود که در زمان حیات امام عسکرى (ع) نوشته مىشد و مردم با آن آشنا بودند. به همین سبب، شیعیان در عدالت و امانت پدر و پسر تردیدی نداشتند[5].
او هنگام شهادت امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۶۰ هجری قمری، در غسل دادن حضرت حاضر بود و تمام امور ایشان را به عهده داشت[6]. او در ظاهر عمل تغسیل را انجام داده تا امر بر حاکمان مشتبه شود وگرنه طبق برخی روایات، امر تغسیل و تکفین امام بر عهده امام است.
عثمان بن سعید به تصریح امام حسن عسکری (ع) و نصّ امام مهدی (ع) هنگام ورود قمیها به سامرا، سفیر اول آن حضرت از نواب امام زمان (عج) شد، و از آن موقع به انجام وظایف خود پرداخت، تا آنکه در سال ۲۶۵ هجری وقت وفاتش رسید. فرزندش ابوجعفر محمد بن عثمان متولی تجهیز او شد و در جانب غربی بغداد به خاک سپرده شد[7].
۲. محمد بن عثمان بن سعید
وى دومین از نواب امام زمان (عج) است. او پس از وفات پدرش، بر اساس بیان آشکار امام عسکرى (ع) به این مقام منصوب شد. آن حضرت به جماعت قمیها فرمود: «شهادت دهید بر من که عثمان بن سعید وکیل من است. و نیز فرزند او محمد وکیل فرزندم مهدی شماست[8]».
نامه و توقیعات بسیاری بر صدق و امانت داری و درستى ادعاهاى او دلالت مىکند. از جمله مىتوان به روایت عبدالله بنجعفر حمیرى اشاره کرد.
عبدالله مىگوید: از طرف امام زمان (عج) به مناسبت وفات عثمان بن سعید، نامهاى براى فرزندش محمد ظاهر شد که در آن آمده بود: «انالله و انا الیه راجعون». پدرت سعادتمندانه زندگى کرد و با افتخار وفات یافت. خدایش رحمت کند و به اولیا و سرورانش ملحق گرداند. او همیشه در اطاعت از امرشان کوشا بود و در آنچه او را به خدا نزدیک مىکرد، مىکوشید. خدا روحش را تازه و شاداب کند و از لغزشهایش درگذرد … خدا تو را کمک کند، نیرو بخشد، یارىات کند، توفیق دهد، ولى، حافظ، مواظب و کفایتکنندهات باشد[9].
علاوه بر آن آمده است که روزى اسحاق بن یعقوب به محمد بن عثمان نامهاى داد و گفت: پرسشهاى دشوارى دارم که در این نامه نوشتهام، آنها را به حضور امام برسانید. محمد نامه را به حضرت رساند و جوابش را به خط خود حضرت برگرداند. در بخشى از آن نامه آمده بود: محمد بن عثمان عمروى – که خدا از او و پدرش راضى باشد – مورد اطمینان من است و نوشتهاش نوشته من است[10].
یکى از دلایل راستگویى و صحت نیابت محمد این بود که توقیعها در زمان او به همان خطى بود که در زمان پدرش مىآمد. همچنین معجزات امام به وسیله او براى مردم آشکار مىشد که عامل دیگرى در تحکیم اعتقاد مردم بود.
شیعیان همه بر امانت و عدالت او اتفاق دارند؛ زیرا گذشته از آنکه در زمان امام حسن (ع) و پس از آن ضمن توقیعات امام عصر (ع) مامور و نایب شده بود؛ پارسایى و درستکردارىاش، در طول چهل سال، جاى تردید براى کسى باقى نگذارد تا آنجا که علماى شیعه در عصرهاى بعد نیابت او را تأیید کردند.
افزون بر آن، خبرى که ابوالحسن على بن احمد نقل کرده است، پرده از پارسایى، این مرد بزرگ برمىدارد. او مىگوید: روزى نزد محمد بن عثمان رفتم، به او سلام کردم و دیدم لوحى در برابرش جاى دارد و نقاشى بر آن نقش مىکند، آیاتى از قرآن بر آن مىنویسد و نامهاى ائمه (ع) را بر کنارههایش ثبت مىکند.
پرسیدم: سرور من، این لوح چیست؟ فرمود: این براى داخل قبرم است. مرا روى آن مىگذارند. (یا تکیه مىدهند) هر روز به قبر خود مىروم، یک جزء قرآن مىخوانم و بیرون مىآیم …آنگاه روز، ماه و سال دقیق وفاتش را به من گفت و اضافه کرد که در این قبر دفن مىشوم. او در توقیعی از امام مهدی (ع) از زمان مرگش اطلاع داشت، به همین دلیل برای خود قبری آماده نمود.
چون از نزد او بیرون آمدم، تاریخى که گفته بود، نوشتم. مدتى بعد، او بیمار شد و سرانجام در همان تاریخ از دنیا رفت. وی در طول دوران نیابت به نحو احسن وظایف خود را به خوبی انجام داد تا آنکه در آخر جمادىالاول سال 305 یا 304 به رحمت ایزدی پیوست و کنار قبر پدرش در بغداد به خاک سپرده شد[11].
محمد بن عثمان بیشتر از دیگر نواب امام زمان (عج) در این مقام به خدمت پرداخت. کتابهایی در فقه تألیف کرده که از امام عسکری (ع) و حضرت مهدی (عج) و پدرش عثمان بن سعید و از امام هادی (ع) آموخته بود[12].
۳. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى
وى، که از صحابه مخصوص امام حسن عسکرى (ع) و وکیل و کارگزار محمد بن عثمان بود، در سال 305 هجری قمری به امر امام عصر (عج)، به عنوان سومین نفر از نواب امام زمان (عج) برگزیده شد.
حسین، ایرانى نژاد و از خاندان «نوبخت» بود. هنگام عیادت نایب دوم از سوى حضرت انتخاب شد. محمد بن عثمان در لحظات آخر گفت: من امر شدهام تا بر حسین بن روح وصیت کنم. حسین بن روح بر بالای سر محمد نشست.
جهت تأکید محمد بن عثمان بر وصایت حسین بن روح این بود که حسین جایگاه ویژهای در بین شیعیان به جهت ارتباط با امام زمان (ع) نداشت. اگر چه نزدیکان خاص محمد بن عثمان بود. سرّ انتخاب او به عنوان سومین از نواب امام زمان (عج) اخلاص و فداکاری او بوده است.

وقتى محمد بن عثمان از دنیا رفت، حسین بن روح مابقی روز را در خانه او ماند. خادم محمد بن عثمان عصا، صندوقچه و کتابى را، که از محمد مانده بود، به وى سپرد.
حسین بن روح وقتى آنها را دید، گفت: این عصا از آن مولایم امام عسکرى (ع) است؛ صندوقچه حاوى انگشتر امامان (ع) است و قنوت ائمه در کتاب ثبت شده است[13].
پس از مدتى، اولین نامه در روز یکشنبه مورخ پنجم شوال سال ۳۰۵ هجرى قمرى، از ناحیه مقدس امام عصر (ع) به وى رسید. در آن نامه چنین نوشته بود: «ما وى (حسین بن روح) را مىشناسیم. خداوند تمام خوبیها و خشنودیهاى خود را به او بشناساند و با عنایات خود او را خوشحال کند. از نامه او آگاه شدیم و به او در مسئولیتى که به او واگذار کردهایم، اطمینان داریم. او نزد ما مقامى دارد که سبب خشنودى اوست. خداوند احسانش را به او افزونتر کند[14]».
حسین بن روح، از نواب امام زمان (عج) از مقام علمى والایى برخوردار بود. او همچنین پایگاه اجتماعى و موقعیت دینى والایى کسب کرد تا آنجا که همه مخالفان و موافقانش او را خردمندترین مرد زمانه مىدانستند. البته این امر همان فقاهت، دانش و تقواى او بود. او در برابر متعصبان و قدرتمندان روزگارش مامور به تقیه بود. وی در ایامی که نایب امام زمان (عج) بود شدیداً با انحرافات و ادعاهای انحرافی نیابت مبارزه میکرد. با این همه، از سال 312 تا 317 هجری قمری گرفتار زندان خلیفه مقتدر عباسى شد. اما در این مدت هم به وسیله چند وکیل کارهاى شیعیان را سر و سامان داد[15].
ابوالقاسم حسین بنروح نوبختى، ۲۱ سال نایب امام زمان (عج) بود و سرانجام در 18 شعبان سال 326 وفات یافت و در محله نوبختیه بغداد به خاک سپرده شد.
۴. ابوالحسن على بن محمد سَمَرى
حسین بن روح به دستور امام عصر (ع)، شخصیت گرانقدر بغداد را به نام «على بن محمد سمرى» به نیابت معرفى کرد. على بن محمد از شعبان 326 تا نیمه شعبان 329 هجری قمری به مدت سه سال نیابت امام را بر عهده گرفت.
شیخ صدوق (ره) نیز مىنویسد: هنگام وفات، از او خواستند جانشینى معرفى کند، گفت: خدا را امرى است که خود به انجام مىرساند[16]. وى هنگام مرگ کسى را، به عنوان جانشین خود معرفى نکرد.
احمد بنحسن مىگوید: در همان سالى که ابوالحسن سمرى رحلت کرد، در بغداد بودم. چند روز پیش از وفات نزدش رفتم و توقیعى را به مردم نشان داد که در آن نوشته بود:
«اى على بن محمد سمرى، خداوند پاداش برادرانت را در سوگ تو بیشتر کند. تو تا شش روز دیگر خواهى مرد. پس امور خود را سامان بده و به هیچ کس وصیت نکن؛ زیرا غیبت کامل واقع شده، ظهورى نخواهد بود؛ مگر به اجازه خداى تعالى؛ و این پس از مدت درازى خواهد بود که دلها را سختى و قساوت فرا گیرد و زمین از جور و ستم پر شود[17] …».
ملاک و معیارهای انتخاب نواب امام زمان (عج)
معیارها و ملاکهای انتصاب نواب حضرت حجةابنالحسنالعسکری (عج) بسیار مهم و دقیق بودند؛ چرا که این بزرگواران نمایندگان خاص آن حضرت (ع) در دوران غیبت صغری بودند. این انتخابها بر اساس ویژگیهای برجسته و شایستگیهای فردی صورت میگرفت. برخی از این ملاکها عبارتند از:
۱. تقوا و دیانت
نواب اربعه باید از نظر تقوا، دیانت و پرهیزگاری در سطح بسیار بالایی قرار داشته باشند. این ویژگی اساسیترین شرط برای نمایندگی امام معصوم (ع) بود.
به عنوان نمونه نایب اول امام زمان (عج)، برای تقیه میکوشید تا خود را از بازرسیهای رژیم عباسی دور نگه دارد. او بدین منظور در هیچ بحث و مجادله مذهبی یا سیاسی به صورت آشکار درگیر نمیشد[18].
حسین بن روح نیز در راستای رعایت و حفظ تقیه، یکی از خدمتگزاران خود را تنها به این دلیل که معاویه را لعن نمود عزل و اخراج کرد[19].
۲. علم و دانش
داشتن علم و دانش کافی در زمینه مسائل دینی، فقهی و کلامی از دیگر معیارهای مهم بود. نواب باید توانایی پاسخگویی به سوالات و شبهات مردم را داشته باشند.
۳. وثاقت و امانتداری
نواب اربعه باید مورد اعتماد و اطمینان کامل امام زمان (عج) و جامعه شیعیان باشند. امانتداری در حفظ اسرار و رساندن پیامها از اهمیت ویژهای برخوردار بود.
نقل شده است که عدهای از ابوسهل نوبختی پرسیدند: چرا تو از نواب امام زمان (عج) نشدی؟ او در جواب گفت: «امامان بهتر از همه میدانند چه کسی لایق این مقام است. من آدمی هستم که با دشمنان رفت و آمد دارم و با آنان مناظره میکنم.
اگر آنچه ابوالقاسم حسین بن روح درباره امام مهدی (ع) میداند، من میدانستم، شاید در بحثهایم با دشمنان، آن گاه که جدال و لجاجت آنان را میدیدم، میکوشیدم تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را برملا میساختم. اما اگر حسین بن روح، امام را زیر عبای خود پنهان داشته باشد، و بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا امام مهدی (ع) را نشان دهد، هرگز عبای خود را کنار نمیزند و امام را نشان نمیدهد[20]».
۴. تدبیر و مدیریت
توانایی مدیریت امور و تدبیر در حل مشکلات و مسائل جامعه از دیگر ویژگیهای ضروری بود. نواب باید بتوانند با درایت و هوشمندی، امور مربوط به شیعیان را ساماندهی کنند.
۵. ارتباط نزدیک با امام زمان (عج)
نواب امام زمان (عج) به دلیل ارتباط مستقیم و نزدیک با حضرت مهدی (ع)، از دستورات و راهنماییهای ایشان بهرهمند بودند و این ارتباط، نقش مهمی در انجام وظایفشان داشت.
این ویژگیها باعث شد که این بزرگواران بتوانند در دوران غیبت صغری، به بهترین شکل ممکن، وظایف خود را انجام دهند و جامعه شیعیان را هدایت کنند.
۶. عدم حساسیت حکومت نسبت به این افراد
حضرت مهدی (عج) در انتخاب نایبان خاص خود از افرادی استفاده میکرد که در دستگاه ظالمان عباسی نسبت به آنها حساسیتی نباشد، چون نیابت خاص، کاری بود بسیار مخفی و مبهم و مهم، و لذا هر یک از آنان دارای شغل بوده، کاسبی میکردهاند تا شناخته نشوند. به طور مثال عثمان بن سعید روغن فروش بوده است.
اقدامات نواب امام زمان (عج)
در دوران غیبت صغری، نایبان خاص، به عنوان پل ارتباطی میان امام مهدی (عج) و شیعیان، وظایف خطیری را بر عهده داشتند. تمامی اقدامات این سفیران امین، با هدایت و دستور مستقیم حضرت ولیعصر (عج) انجام میگرفت و هدف آن، حفظ و تقویت جامعه شیعی در شرایط دشوار بود. این فعالیتها در دوران غیبت صغری را در چند محور انجام میشد که بدین قرار است:
۱. پنهان سازی وجود امام مهدی (ع)
حفظ جان امام زمان (عج) از خطرات و تهدیدات، از مهمترین وظایف نواب خاص بود. حضرت بقیة الله (ع) در توقیعی به محمد بن عثمان بیان داشت که از ذکر نام و نشان آن حضرت خودداری کند و در جهت پنهان داشتن نام و مکان آن حضرت بکوشد[21].
۲. رفع شبهات پیرامون امام مهدی (عج)
مهم ترین وظیفه نواب امام زمان (عج) به ویژه نایب اول یعنی عثمان بن سعید، زدودن شک و تردید از دلهای مؤمنان درباره وجود و امامت حضرت مهدی (عج) و پاسخ به سؤالات مربوطه بود. او میبایست به شیعیان ثابت کند امام عسکری (ع) فرزندی دارد که اکنون امام است و او نایب خاص آن حضرت میباشد.
۳. تشکیل سازمان وکالت
از دیگر اقدامات نواب امام زمان (عج) ایجاد یک سیستم منظم از وکلا برای جمعآوری وجوهات شرعی و تحویل آن به مسئول سازمان بود. همچنین ارتباط وکلا با شیعیان در مناطق مختلف و ارسال سوالات و شبهات آنها برای نائب خاص برای دریافت پاسخ از ناحیه مقدسه بود؛ چراکه امام زمان (ع) در مناطق مختلف مانند: بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، آذربایجان، نیشابور و … وکلایی را داشتند.
۴. اختفای فعالیتهای نواب اربعه
یکی از اقدامات مهم نواب امام زمان (عج) انجام امور به صورت مخفیانه و سرّی برای جلوگیری از شناسایی و آسیب رسیدن به امام (عج) و شیعیان بود.
۵. مقابله با غُلات و مدعیان دروغین نیابت
از مهمترین وظایف نواب امام زمان (عج) مبارزه با افرادی بود که به دروغ ادعای وکالت مینمودند مانند شلمغانی، حلاج و … که با صدور توقیع از سوی امام زمان (عج) برای نواب و روشن شدن ماهیت آنان، شیعیان از این نوع انحرافات در امان مانند و به نیابت و وکالت نواب اربعه اعتماد نمودند.
۶. راهنمایی فقهی و اعتقادی و رفع شبهات شیعیان
از دیگر وظایف نواب امام زمان (عج)، رساندن سؤالات شرعی و فقهی و مسائلی که برای شیعیان پیش میآمد را به محضر حضرت مهدی (ع) و دریافت پاسخ آن و ابلاغ آن به شیعیان بود[22].
۷. مبارزه با وکلای خائن در سازمان وکلا
در مواردی پیش میآمد که برخی از وکلا وظایف خود را درست انجام نمیدادند و مشکلاتی را برای سازمان مخفی وکالت به وجود میآوردند، بعضی از آنها وجوهات شرعی را نزد خود نگه میداشتند. در این طور مواقع نواب امام زمان (عج) وظیفه داشتند تا با آن وکیل خائن برخورد نمایند.
۸. آماده کردن مردم برای پذیرش غیبت کبری
این وظیفه بیش از همه نواب امام زمان (عج)، بر دوش ابوالحسن علی بن محمد سَمَری آخرین سفیر امام مهدی (ع) بود. به همین دلیل حضرت از راه اعجاز به او کمک کرد و شش روز قبل از مرگش توقیعی برای او صادر کرد و زمان وفات او را دقیق بیان نمود تا این که حجت برای همه تمام شود و مردم آماده پذیرش دوره دیگری از غیبت آن حضرت باشند.

نقش نواب امام زمان (عج) در رساندن توقیعات
نقش نواب امام زمان (عج) در رساندن این توقیعات بسیار مهم و حیاتی بوده است. در دوران غیبت صغری، حضرت مهدی (ع) از طریق چهار نایب خاص خود با شیعیان در ارتباط بودند. این نواب، وظیفه داشتند تا پیامها، دستورات و پاسخهای امام زمان (عج) را به شیعیان برسانند. این پیامها که به «توقیعات» معروف هستند، حدود هفتاد توقیع بوده که از ناحیه حضرت مهدی (ع) صادر شده و شامل مسائل فقهی، اعتقادی، و راهنماییهای مختلف برای جامعه شیعه بودند.
نواب امام زمان (عج) با امانتداری و دقت فراوان، این توقیعات را به دست افراد مورد اعتماد میرساندند و از این طریق، ارتباط شیعیان با امام زمان (عج) حفظ میشد. این توقیعات نقش بسیار مهمی در حفظ وحدت، انسجام و هدایت جامعه شیعه در دوران غیبت صغری ایفا کردند. به واسطه این نواب و توقیعات، شیعیان توانستند در مسائل مختلف دینی و دنیوی خود به راهنماییهای امام زمان (عج) دسترسی داشته باشند و از انحراف و گمراهی در امان بمانند.
سخن آخر
در این مقاله، به بررسی نقش حیاتی نواب امام زمان (عج)، نمایندگان خاص حضرت در دوران غیبت صغری پرداختیم. این بزرگواران با ایمان راسخ، تقوا و فداکاری، در شرایط دشوار، ارتباط شیعیان با امام عصر (عج) را حفظ کرده و آنان را در مسیر صحیح هدایت نمودند. نواب اربعه، به عنوان پل ارتباطی میان امام (عج) و جامعه شیعه، نقش کلیدی در حفظ و تداوم مکتب اهل بیت (ع) ایفا کردند. آنان با دریافت و ابلاغ دستورات امام (عج)، پاسخگویی به سوالات و جمعآوری وجوهات شرعی، جامعه شیعه را از انحرافات حفظ نمودند.
زندگی و سیره نواب امام زمان (عج)، الگوهای ارزشمندی برای شیعیان است. اخلاص، تواضع، صبر و استقامت آنان به ما میآموزد که چگونه در راه خدا و خدمت به امام زمان (عج) گام برداریم. امروزه نیز، با وجود غیبت کبری، وظیفه ماست که با پیروی از نواب عام حضرت، در جهت تقویت ایمان، افزایش معرفت و خدمت به جامعه اسلامی تلاش کنیم و همواره برای ظهور امام زمان (عج) دعا نماییم.
[1] . کمال الدين صدوق، ج ٢، ص ٤٨٣.
[2] . بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.
[3] . الغیبه، ص 214.
[4] . بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.
[5] . همان، ص 216.
[6] . همان، ص ۳۵۶
[7] . بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۵۰.
[8] . الغیبه، طوسی، ص ۳۵۵.
[9] . الغیبه، ص219 – 220.
[10] . همان، ص 220.
[11] . الغیبه، طوسی، ص ۳۶۵.
[12] . همان.
[13] . بحارالانوار، ج 85، ص 211.
[14] . الغیبه، طوسی، ص ۳۷۲.
[15] . خاندان نوبختى، ص 218.
[16] . الغیبه، ص 242.
[17] . کمال الدین، ص ۵۱۶.
[18] . تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، دکتر جاسم حسین، ص ۱۴۹.
[19] . الغیبه، ص ۲۳۷.
[20] . بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۵۹.
[21] . الغیبه، طوسی، ص ۲۵۷.
[22] . اعلام الوری، ص ۴۵۲.