فهرست مطالب این مقاله را ببینید
حرز امام جواد (ع) دعایی منقول از امام نهم شیعیان، حضرت جواد الائمه (علیهالسلام) است که به منظور دفع بلا، حفظ از چشم زخم و سحر و جادو، و افزایش رزق و برکت مورد استفاده قرار میگیرد. این حرز، که حاوی اسماء الهی و آیات قرآن است، در بین شیعیان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و به عنوان یک محافظ معنوی شناخته میشود. این جایگاه ویژه، نه تنها به دلیل انتساب آن به امام جواد (ع) است، بلکه به خاطر تأثیرات شگرفی است که در زندگی افراد داشته و دارد.
در این مقاله، قصد داریم تا با نگاهی عمیقتر و جامعتر، به بررسی ابعاد مختلف حرز امام جواد (ع) بپردازیم. ابتدا، به تاریخچه این حرز شریف و جایگاه آن در متون دینی خواهیم پرداخت. سپس، محتوای حرز امام جواد (ع) را بررسی کرده و به درک بهتری از مفاهیم آن دست خواهیم یافت. در ادامه، فواید و خواص حرز را از منظر روایات و تجربیات بررسی میکنیم. در نهایت، به نحوه صحیح استفاده و نگهداری از حرز خواهیم پرداخت. هدف ما، ارائه یک منبع جامع و معتبر برای شناخت و استفاده از حرز امام جواد (ع) است. حرز امام جواد (ع) چیست؟
تعریف لغوی و اصطلاحی حرز
جهت روشن تر شدن موضوع مقاله به تعریف حرز در لغت و اصطلاح میپردازیم:
. حرز در لغت: در لغت حِرز یعنی جای مطمئن، به عبارت دیگر به جایی می گویند که چنان محصور و محکم باشد که اگر کسی بدان وارد شود از گزندها و خطرها مصون بماند. حرز به این مفهوم، به معنای محلّ امن و مطمئن جهت حفظ مال از دستبرد دیگران است؛ از این رو، هنگامی که چیزی را در جای مطمئنی می گذارند و بدین وسیله آن را از دستبرد دیگران محفوظ می دارند، می گویند آن را احراز کرده اند.[1]
. حرز در اصطلاح: نوشته ای در بردارندۀ اذکاری خاص برای دفع آفات و بلاها، مشابه با تعویذ و عُوذَه یا قسمی از آن است که با آداب شرع موافق باشد[2].
روایتی پیرامون صدور حرز امام جواد (ع)
حکیمه خاتون، از بانوان جلیلالقدر خاندان امامت، در روایتی به شرح ماجرایی میپردازد که به صدور حرز امام جواد (ع) منتهی میشود. ایشان نقل میکند که پس از ارتحال برادر گرامیشان، امام محمد تقی (ع)، به دیدار امالفضل، همسر آن حضرت، شتافته و شاهد اندوه و بیتابی وی بودهاند. در اثنای گفتگو پیرامون فضائل اخلاقی و کرامات امام جواد (ع)، امالفضل ماجرایی شگفتانگیز را بازگو میکند:
امالفضل اظهار میدارد که همواره نسبت به امام جواد (ع) احساس حسادت داشته و از احتمال ازدواج مجدد ایشان ناخشنود بوده است. این دلنگرانی را بارها با پدرش، مأمون عباسی، در میان گذاشته و مأمون نیز به وی توصیه به صبر و تحمل نموده، چرا که امام جواد (ع) از سلاله پاک پیامبر (ص) است.
در یکی از شبها، زنی زیبا به منزل ایشان وارد شده و پس از ادای سلام، خود را همسر امام جواد (ع) و از نوادگان عمار یاسر معرفی میکند. این واقعه، حسادت امالفضل را برانگیخته و او را به واکنش وامیدارد. وی در همان شب، به نزد پدرش، مأمون، رفته و در حالی که مأمون در حالت مستی به سر میبرده، ماجرا را برای او بازگو میکند. امالفضل، علاوه بر این، مدعی میشود که امام جواد (ع) به او، مأمون، عباس و فرزندان او دشنام میدهد.
مأمون که از شنیدن این سخنان به شدت خشمگین شده بود، شمشیر خود را برداشته و سوگند یاد میکند که در همان لحظه به قتل امام جواد (ع) اقدام خواهد کرد. امالفضل که از عواقب سخنان خود بیمناک شده بود، به دنبال مأمون روانه میشود تا از وقوع فاجعه جلوگیری کند.
او مشاهده میکند که مأمون وارد خانه شده و در حالی که امام جواد (ع) در خواب به سر میبرد، با شمشیر به ایشان حملهور شده و بدن مبارکشان را قطعه قطعه میکند و در نهایت، سر از بدن جدا میسازد. امالفضل و یاسر، خادم منزل، شاهد این صحنه هولناک بودهاند. پس از این جنایت، مأمون در حالی که دهانش مانند شتر کف کرده بود، به منزل خود بازمیگردد. امالفضل نیز با پریشانی به خانه پدرش رفته و تا صبح از شدت اضطراب به خواب نمیرود.
صبح روز بعد، امالفضل به نزد مأمون رفته و او را در حال نماز مییابد. وی از مأمون میپرسد که آیا از جنایت شب گذشته آگاه است؟ مأمون اظهار بیاطلاعی میکند. امالفضل شرح میدهد که مأمون شب گذشته به منزل امام جواد (ع) رفته و در حالی که ایشان در خواب بودهاند، با شمشیر بدنشان را قطعه قطعه کرده و سر از بدن جدا ساخته است.
مأمون با شنیدن این سخنان، بهتزده شده و یاسر را فرا میخواند و از او در خصوص صحت ادعای امالفضل سوال میکند. یاسر نیز صحت ماجرا را تایید میکند. مأمون با ابراز تاسف و پشیمانی، یاسر را مأمور میکند تا به سرعت به منزل امام جواد (ع) رفته و از وضعیت ایشان کسب اطلاع کند.
یاسر با شتاب به منزل امام جواد (ع) رفته و با شگفتی مشاهده میکند که آن حضرت در سلامت کامل، مشغول مسواک زدن هستند. یاسر که در صدد بررسی آثار جراحت بر بدن امام (ع) بوده، به بهانه تبرک، درخواست میکند تا پیراهن ایشان را به وی ببخشند. امام جواد الائمه (ع) با تبسمی معنادار، به یاسر میفرمایند که لباسی فاخرتر به او خواهند پوشاند، اما یاسر بر درخواست خود اصرار میورزد. در نهایت، امام (ع) پیراهن خود را درآورده و بدن مبارکشان را نمایان میسازند. یاسر با حیرت درمییابد که هیچ اثری از زخم و جراحت بر بدن امام (ع) وجود ندارد.
مأمون پس از اطلاع از این واقعه، به سجده افتاده و خداوند را سپاس میگوید که از خون امام جواد (ع) در امان مانده است. او به یاسر میگوید که آمدن امالفضل و شکایت او را به خاطر دارد، اما رفتن به منزل امام جواد (ع) و بازگشت خود را به یاد نمیآورد. یاسر تأکید میکند که مأمون با شمشیر به طور مداوم به امام (ع) ضربه میزد و او و امالفضل شاهد این صحنه بودهاند تا اینکه بدن امام (ع) را قطعه قطعه کرده و سر از بدن جدا ساخته است.
مأمون مجدداً خداوند را شکر کرده و به امالفضل هشدار میدهد که اگر پس از این برای شکایت از شوهرش به نزد او بیاید، او را به قتل خواهد رساند. سپس به یاسر دستور میدهد تا ده هزار دینار به همراه یک مرکب سواری به خدمت امام جواد (ع) برده و از ایشان بخواهد تا سوار بر آن مرکب به نزد او بیایند. همچنین، به یاسر ماموریت میدهد تا بزرگان، اشراف و فرماندهان نظامی را خبر کند تا ابتدا به دیدار امام جواد (ع) رفته و به ایشان سلام کنند و سپس همگی در معیت آن حضرت به نزد مأمون بیایند.
یاسر دستورات مأمون را اجرا میکند. امام جواد (ع) به یاسر میفرمایند: «ای یاسر، آیا این است آن عهدی که میان من و او بود؟» یاسر در پاسخ میگوید: ای پسر پیامبر، اکنون وقت عتاب نیست. به حق محمد (ص) و علی (ع) سوگند، او در آن هنگام در اثر مستی چیزی نمیفهمید.
اشرافی که به خدمت امام جواد (ع) حاضر شده بودند، همگی اجازه ورود یافتند، به جز عبدالله و حمزه، پسران حسن، که نزد مأمون از امام (ع) سعایت کرده بودند. سپس امام جواد (ع) سوار بر مرکب شده و به همراه آن جماعت به نزد مأمون رفتند.
مأمون پیشانی امام (ع) را بوسیده و ایشان را در صدر مجلس جای داد و دستور داد تا مردم نیز در گوشهای بنشینند. او پیوسته از امام (ع) عذرخواهی میکرد.
امام جواد (ع) فرمودند: «تو را نصیحتی میکنم، آن را از من بشنو». مأمون عرض کرد: «بفرمایید».
امام (ع) فرمودند: «نوشیدن مسکرات را ترک کن». مأمون عرض کرد: «پسر عمویت فدای تو شود، البته که نصیحت شما را قبول کردم[3]».
در ادامه این روایت، در کتبی چون عیون المعجزات و مهج الدعوات آمده است که امام (ع) ضمن نصیحت به مأمون فرمودند که شبها بیرون نرود؛ زیرا از مردم درباره او ایمن نیست. ایشان همچنین اشاره فرمودند که دعایی در نزدشان است که مأمون میتواند به وسیله آن خود را از شرور و بلاها حفظ کند، همانگونه که خداوند به وسیله آن، امام (ع) را در شب گذشته از شر مأمون نجات داد. امام (ع) تاکید فرمودند که اگر سپاه روم و تُرک و تمام مردم علیه مأمون جمع شوند، هیچ ضرری متوجه او نخواهد شد، اگر مایل باشد، آن دعا را برای او ارسال خواهند کرد تا به وسیله آن از همه آفات و بلیات محفوظ بماند.
مأمون با اشتیاق درخواست کرد تا امام (ع) آن دعا را با خط خودشان نوشته و برای او ارسال دارند. پس از این دیدار، امام جواد (ع) به منزل خود بازگشتند و صبح روز بعد، یاسر را فراخوانده و دعایی را که به حرز امام جواد (ع) مشهور است، به او دادند و فرمودند تا آن را به مأمون تحویل دهد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، یا نور یا برهان، یا مبین، یا منیر، یا رب اکفنی الشرور و آفات الدهور و اسالک النجاة یوم ینفخ فی الصور».
(سید بن طاوس در مهج الدعوات علاوه بر حرز مزبور حرز دیگری که طولانی است نقل کرده است[4]).
امام جواد (ع) دستوراتی در مورد طرز استفاده از آن به یاسر فرمودند تا به مأمون ابلاغ کند که لولهای از نقره پاک برای آن بسازند و دعا را داخل آن گذارند و مأمون آن را به بازوی خود ببندد. گفته میشود که مأمون با همراه داشتن آن حرز، همواره در جنگ با رومیان فاتح میشد.
این روایت، علاوه بر بیان کرامات و مقامات معنوی امام جواد (ع)، به اهمیت و فضیلت حرز منسوب به ایشان نیز اشاره دارد.
سندیت حرز امام جواد (ع)
حرز امام جواد (ع) در منابع مهم شیعی آمده است. از جمله این منابع عبارتند از:
۱. مُهَج الدَّعَوات، سید ابن طاووس؛
۲. الاَمان مِنْ اَخْطار الاَسْفار و الاَزْمان، سید ابن طاووس؛
۳. بحار الانوار، علامه مجلسی؛
۴. الخرائج و الجرائح، قطبالدین راوَنْدی؛
۵. مُنْیَةِ الدَّاعِی وَ غُنْیَةِ الْوَاعِی، اثر علی بن عبدالصمد تمیمی؛
۶. عوالم العلوم و المعارف، عبدالله بحرانی اصفهانی؛
۷. عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب؛
۸. مدینة معاجز الائمه الاثنی عشر، سید هاشم بحرانی؛
۹. کتاب مُنْتَهَی الآمال ، شیخ عباس قمی.
نکته قابل توجه این که علی بن عیسی اربلی، در کشف الغمة، این ماجرا را به دلایلی مانند عدم حضور مأمون در مدینه، ساختگی دانسته است[5]. علامه مجلسی با پذیرش این نقدها، معتقد است که به دلیل شهرت خبر، نمیتوان آن را رد کرد[6].
اصول و موازین نگارش حرز
حرز امام جواد (ع) که از معروفترین، مشهورترین و معتبرترین حرزها میباشد، دارای آداب و شرایطی است که با رعایت آن میتوان از فواید آن بهره جست.
۱. این حرز (حرز کبیر) دارای خصوط و اعدادی است که میبایست عین همان نوشته شود؛
۲. در قدیم روی پوست آهو نوشته میشد اما در حال حاضر بر روی کاغذی نوشته شود که تولید مسلمان باشد؛
۳. قلم و جوهری که استفاده میشود، تولید کشور مسلمان باشد؛
۴. فردی که آن را مینویسد، با وضو و رو به قبله باشد؛
۵. روزی که نوشته میشود، قمر در عقرب نباشد؛
۶. حرز نوشته شده باید درون یک جعبه با جنس نقره قرار داده شود؛
۷. بر اساس روایات موجود حرز امام جواد (ع) را باید روی بازوی راست بست؛
۸. پیش از استفاده از حرز امام جواد (ع) حتما باید نماز مخصوص حرز به جا آورده شود.

محتوای حرز امام جواد (ع)
بنابر آنچه گفته شده است حرز امام جواد (ع) دو گونه است. حرز کبیر و حرز صغیر.
۱. حرز کبیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ إِلَى آخِرِهَا- أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ الْمَلِكُ [الدَّيَّانُ] يَوْمَ الدِّينِ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ بِلَا مُغَالَبَةٍ وَ تُعْطِي مَنْ تَشَاءُ بِلَا مَنٍّ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ وَ تَحْكُمُ مَا تُرِيدُ وَ تُدَاوِلُ الْأَيَّامَ بَيْنَ النَّاسِ وَ تُرَكِّبُهُمْ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ.
به نام خداى بخشنده مهربان سپاس خدایی را كه پروردگار عالمهاست، تا آخر سوره حمد. «آیا ندیدهای که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتیها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه میدارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش. در حقیقت خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است». خدایا تو یگانهای و مالک روز جزایی، هر آنچه خواهى انجام میدهی بدون مغلوب شدن از كسى و به کسی که بخواهی بدون منّت میبخشی و هر آنچه خواهى انجام میدهی و آن چه را كه اراده کنی، حکم میکنی و روزگار را میان مردم میگردانی و آنان را بر احوال و حوادث گوناگون مینشانى.
أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ الْمَجْدِ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ السَّرَائِرِ السَّابِقِ الْفَائِقِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ النَّضِيرِ رَبِّ الْمَلَائِكَةِ الثَّمَانِيَةِ وَ الْعَرْشِ الَّذِي لَا يَتَحَرَّكُ وَ أَسْأَلُكَ بِالْعَيْنِ الَّتِي لَا تَنَامُ وَ بِالْحَيَاةِ الَّتِي لَا تَمُوتُ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي لَا يُطْفَأُ وَ بِالاسْمِ الْأَكْبَرِ الْأَكْبَرِ الْأَكْبَرِ وَ بِالاسْمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ
الَّذِي هُوَ مُحِيطٌ بِمَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ بِالاسْمِ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَ أَضَاءَ بِهِ الْقَمَرُ وَ سُجِّرَتْ بِهِ الْبُحُورُ وَ نُصِبَتْ بِهِ الْجِبَالُ وَ بِالاسْمِ الَّذِي قَامَ بِهِ الْعَرْشُ وَ الْكُرْسِيُّ وَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ الْعَرْشِ وَ بِالاسْمِ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ الْعَظَمَةِ وَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ الْعَظَمَةِ وَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ الْبَهَاءِ وَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ عَلَى سُرَادِقِ الْقُدْرَةِ وَ بِاسْمِكَ الْعَزِيزِ وَ بِأَسْمَائِكَ الْمُقَدَّسَاتِ الْمُكَرَّمَاتِ الْمَخْزُونَاتِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَك.
درخواست میکنم از تو به حق اسمت كه بر سراپرده بزرگی و شرافت نوشته شده است، و درخواست میکنم از تو به حق اسمت كه بر سراپرده اسرار برتر و غالب و بلند مرتبه و نيكو و بسيار زیبا و با طراوت، نوشته شده است همان که پروردگار فرشتگان هشتگانه و عرشى است كه حركت نمیكند.
و درخواست میکنم از تو به حق چشمى كه به خواب نمیرود و به حق زندگى كه نمیميرد، و به نور رویت كه خاموش نمیگردد و به اسمی كه بزرگتر است از همه بزرگتر و بزرگتر، و به اسم اعظمت اعظمت اعظمت که به حقیقت و ملکوت آسمانها و زمين احاطه دارد، و به حق اسمى كه خورشید به آن روشن و نورانی گشت و ماه پرتوافشان گردید، درياها پر و لبریز و كوهها برافراشته شدند.
و به حق اسمى كه به سبب آن عرش و كرسى استوار گشتند و استقرار یافتند، و به حق اسمی كه بر سراپرده عرش نوشته شده، و به حق اسمی كه بر سراپرده بزرگى و عظمت نوشته شده، و به حق اسمی كه بر سراپرده عظمت نوشته شده، و به حق اسمت كه بر سراپرده شکوه و زیبایی نوشته شده، و به حق اسمت كه بر سراپرده قدرت نوشته شده، و به حق اسمت كه غلبه كننده است و به اسمهاى مقدس، بزرگوار و نهفته در گنجینه علم غیبت.
وَ أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِكَ خَيْراً مِمَّا أَرْجُو وَ أَعُوذُ بِعِزَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ وَ مَا لَا أَحْذَرُ يَا صَاحِبَ مُحَمَّدٍ يَوْمَ حُنَيْنٍ وَ يَا صَاحِبَ عَلِيٍّ يَوْمَ صِفِّينَ أَنْتَ يَا رَبِ مُبِيرُ الْجَبَّارِينَ وَ قَاصِمُ الْمُتَكَبِّرِين.
و درخواست میکنم از نيكوئى تو بهتر از آن چه اميد دارم و پناه میبرم به عزت و قدرتت از شر چيزى كه میترسم و پرهیز میکنم از آن و از چيزى كه نمیترسم از آن. اى مددكار محمّد در روز جنگ حنين و اى همراه على در روز جنگ صفّين. تو اى پروردگار من، هلاك كننده زورگویان و شكننده متکبّران.
أَسْأَلُكَ بِحَقِّ طه وَ يس وَ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ وَ الْفُرْقَانِ الْحَكِيمِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَشُدَّ بِهِ عَضُدَ صَاحِبِ هَذَا الْعَقْدِ وَ أَدْرَأُ بِكَ فِي نَحْرِ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ وَ عَدُوٍّ شَدِيدٍ وَ عَدُوٍّ مُنْكَرِ الْأَخْلَاقِ وَ اجْعَلْهُ مِمَّنْ أَسْلَمَ إِلَيْكَ نَفْسَهُ وَ فَوَّضَ إِلَيْكَ أَمْرَهُ وَ أَلْجَأَ إِلَيْكَ ظَهْرَهُ.
از تو میخواهم به حقّ طه و ياسين و به حقّ قرآن بزرگ و به حقّ فرقان حکیم که درورد و رحمت فرستى بر محمّد و آل محمّد و به سبب این بازوبند، بازوى صاحب آن را محكم و استوار گردانى. و به وسیله تو هر متکبّر و منحرف از راه حق و هر شیطان سرکش و هر دشمن بیرحم و هر دشمن زشتخو را دفع میکنم. و صاحب دعا را از كسانى قرار ده كه خود را تسلیم تو و امورش را به تو واگذار کرده و تو را پشت و پناه خود قرار داده است.
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِي ذَكَرْتُهَا وَ قَرَأْتُهَا وَ أَنْتَ أَعْرَفُ بِحَقِّهَا مِنِّی وَ أَسْأَلُكَ يَا ذَا الْمَنِّ الْعَظِيمِ وَ الْجُودِ الْكَرِيمِ وَلِيَّ الدَّعَوَاتِ الْمُسْتَجَابَاتِ وَ الْكَلِمَاتِ التَّامَّاتِ وَ الْأَسْمَاءِ النَّافِذَاتِ وَ أَسْأَلُكَ يَا نُورَ النَّهَارِ وَ يَا نُورَ اللَّيْلِ وَ يَا نُورَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ نُورَ النُّورِ وَ نُوراً يُضِيءُ بِهِ كُلُّ نُورٍ
يَا عَالِمَ الْخَفِيَّاتِ كُلِّهَا فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ وَ الْجِبَالِ وَ أَسْأَلُكَ يَا مَنْ لَا يَفْنَى وَ لَا يَبِيدُ وَ لَا يَزُولُ وَ لَا لَهُ شَيْءٌ مَوْصُوفٌ وَ لَا إِلَيْهِ حَدٌّ مَنْسُوبٌ وَ لَا مَعَهُ إِلَهٌ وَ لَا إِلَهَ سِوَاهُ وَ لَا لَهُ فِي مُلْكِهِ شَرِيكٌ وَ لَا تُضَافُ الْعِزَّةُ إِلَّا إِلَيْهِ لَمْ يَزَلْ بِالْعُلُومِ عَالِماً وَ عَلَى الْعُلُومِ وَاقِفاً وَ لِلْأُمُورِ نَاظِماً وَ بِالْكَيْنُونِيَّةِ عَالِماً وَ لِلتَّدْبِيرِ مُحْكِماً وَ بِالْخَلْقِ بَصِيراً وَ بِالْأُمُورِ خَبِيراً.
بار خدايا به حقّ اين نامها كه آنها را بر زبان آوردم و خواندم و تو به حق آنها از من داناترى. و در خواست میکنم از تو اى صاحب نعمت بزرگ و اى صاحب بخشش كريم، اى صاحب دعاهاى مستجاب و كلمات تام و کامل و نامهاى نافذ و مؤثر. و از تو میخواهم اى روشنىبخش روز و اى روشنکننده شب و اى نور آسمان و زمين، و اى روشنى ده نور، و اى نورى كه هر نور و روشنایی به سبب او پرتوافشانی میکند.
اى داناى امور پنهان در بيابان و در دريا و در زمين و در آسمان و در كوهها. و از تو درخواست میکنم اى كسى كه فانى نمیشود و هلاك نمیگردد و زوال نمیپذیرد، و براى او چيزى كه به وصف درآيد نیست، و به حدی محدود نیست، و نه خدائى با اوست و نه خدائى غير او هست، و نه در سلطنت و پادشاهىاش شریکی دارد، و نسبت داده نمیشود عزّت مگر به او. همواره به همه علمها داناست و بر همه دانشها مطّلع است و سازمانده دهندهی همه امور است و به هستىِ همه چيز داناست و تقدير چيزها را محكم و استوار گردانيده و به آفرینندگان بينا و به همه امور آگاه است.
أَنْتَ الَّذِي خَشَعَتْ لَكَ الْأَصْوَاتُ وَ ضَلَّتْ فِيكَ الْأَحْلَامُ وَ ضَاقَتْ دُونَكَ الْأَسْبَابُ وَ مَلَأَ كُلَّ شَيْءٍ نُورُكَ وَ وَجِلَ كُلُّ شَيْءٍ مِنْكَ وَ هَرَبَ كُلُّ شَيْءٍ إِلَيْكَ وَ تَوَكَّلَ كُلُّ شَيْءٍ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ الرَّفِيعُ فِي جَلَالِكَ وَ أَنْتَ الْبَهِيُّ فِي جَمَالِكَ وَ أَنْتَ الْعَظِيمُ فِي قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يُدْرِكُكَ شَيْءٌ وَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ الْعَظِيمُ مُجِيبُ الدَّعَوَاتِ قَاضِي الْحَاجَاتِ مُفَرِّجُ الْكُرُبَاتِ وَلِيُّ النِّعَمَات.
تو آن چنانى كه آوازها و صداها برایت نرم و آهستهاند و عقلها و اندیشه در تو سرگردانند، اسباب نزد تو در تنگنا و مضیقهاند، نور تو هر چیزی را پر کرده و همه چیز از تو ترسان و هر چیزی به سوی تو گریزان است، هر چیزی بر تو توکل و اعتماد کرده، تو در جلال و بزرگیات بلندمرتبهای و در زیبایی و جمالت باشکوهی و در قدرت و تواناییات بزرگی. تو چنانی که چیزی تو را درک نمیکند، تو بلندمرتبه و بزرگ و باعظمتی، تو اجابت كننده دعاها، برآورنده حاجات، برطرفكننده اندوهها و صاحب نعمتهایی.
يَا مَنْ هُوَ فِي عُلُوِّهِ دَانٍ وَ فِي دُنُوِّهِ عَالٍ وَ فِي إِشْرَاقِهِ مُنِيرٌ وَ فِي سُلْطَانِهِ قَوِيٌّ وَ فِي مُلْكِهِ عَزِيزٌ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ احْرُسْ صَاحِبَ هَذَا الْعَقْدِ وَ هَذَا الْحِرْزِ وَ هَذَا الْكِتَابِ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ وَ اكْنُفْهُ بِرُكْنِكَ الَّذِي لَا يُرَامُ وَ ارْحَمْهُ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَرْزُوقُكَ- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ لَا صَاحِبَةَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ بِسْمِ اللَّهِ قَوِيِّ الشَّأْنِ عَظِيمِ الْبُرْهَانِ شَدِيدِ السُّلْطَان مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُن.
اى آنکه در اوج بلندای خویش به آفریدهها نزدیک است و در کمال نزدیکی به آنان فراتر از همگان است و در روشنیاش پرتوافشان و در پادشاهیاش نیرومند و در مملكتش غالب است، بر محمد و آل محمّد درود و رحمت فرست و صاحب اين دعاى بسته شده را و اين حرز را و اين نوشته را با دیدهی بیخواب خویش محافظت کن و در حمایت ستون و پایگاه سستیناپذیرت قرار بده.
و به حق قدرتت بر او، او را مورد رحمت قرار بده که همانا او روزیخور توست. به نام خداى بخشنده مهربان به نام الله و به ذات خدایی كه نه همراه و نه فرزندى دارد، به نام خدائى كه شأنش قوی، برهانش عظیم و پادشاهىاش سخت و شدید است. هر آنچه خدا خواست، شد و هر چيزى كه نخواهد، ناشدنی است.
أَشْهَدُ أَنَّ نُوحاً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلُ اللَّهِ وَ أَنَّ مُوسَى كَلِيمُ اللَّهِ وَ نَجِيُّهُ وَ أَنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ كَلِمَتُهُ وَ رُوحُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ لَا نَبِيَّ بَعْدَه.
گواهی میدهم كه نوح رسول و فرستاده خدا، ابراهيم خلیلالله (دوست خدا)، موسى کلیمالله (همصحبت با خدا) و محرم راز اوست و عيسى پسر مريم، درود و صلوات خدا بر او و بر تمام پیامبران، كلمه و روح خداست و محمّد که رحمت خدا بر او و بر خداندانش باد، خاتم پيامبران است و بعد از او پیامبری نيست.
وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ السَّاعَةِ الَّتِي يُؤْتَى فِيهَا بِإِبْلِيسَ اللَّعِينِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَقُولُ اللَّعِينُ فِي تِلْكَ السَّاعَةِ وَ اللَّهِ مَا أَنَا إِلَّا مُهَيِّجُ مَرَدَةٍ- اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْقاهِرُ وَ هُوَ الْغَالِبُ لَهُ الْقُدْرَةُ السَّابِقَةُ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِير.
و درخواست میکنم از تو به حقّ آن ساعتى كه در روز قيامت شیطان ملعون آورده میشود و آن ملعون در آن ساعت میگويد: سوگند به خدا كه من جز برانگيزنده ياغيان و سركشان نبودم. خدا نور آسمانها و زمين است و اوست مسلط و چیره و غالب بر هر چیز، توانائى كامل براى اوست و حکیم آگاه اوست.
اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ كُلِّهَا وَ صِفَاتِهَا وَ صُوَرِهَا وَ هِيَ … سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْعَرْشَ وَ الْكُرْسِيَّ وَ اسْتَوَى عَلَيْهِ أَسْأَلُكَ أَنْ تَصْرِفَ عَنْ صَاحِبِ كِتَابِي هَذَا كُلَّ سُوءٍ وَ مَحْذُورٍ فَهُوَ عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أَمَتِك وَ أَنْتَ مَوْلَاه.
خداوندا از تو میخواهم به حقّ همه اين نامها و صورت و صفتهاىشان که عبارتند از: … پاک و منزّه است خدائى كه عرش و كرسى را آفرید و بر آن مستولی و حاکم شد، از تو درخواست میکنم هر بدى را و خطری را از صاحب نوشته من دور نمائى که او بنده تو و فرزند بنده و کنیز توست و تو آقا و مولای اویی.
فَقِهِ اللَّهُمَّ يَا رَبِّ الْأَسْوَاءَ كُلَّهَا وَ اقْمَعْ عَنْهُ أَبْصَارَ الظَّالِمِينَ وَ أَلْسِنَةَ الْمُعَانِدِينَ وَ الْمُرِيدِينَ لَهُ السُّوءَ وَ الضُّرَّ وَ ادْفَعْ عَنْهُ كُلَّ مَحْذُورٍ وَ مَخُوفٍ وَ أَيُّ عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ
أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ أَوْ سُلْطَانٍ مَارِدٍ أَوْ شَيْطَانٍ أَوْ شَيْطَانَةٍ أَوْ جِنِّيٍّ أَوْ جِنِّيَّةٍ أَوْ غُولٍ أَوْ غُولَةٍ أَرَادَ صَاحِبَ كِتَابِي هَذَا بِظُلْمٍ أَوْ ضُرٍّ أَوْ مَكْرٍ أَوْ مَكْرُوهٍ أَوْ كَيْدٍ أَوْ خَدِيعَةٍ أَوْ نِكَايَةٍ أَوْ سِعَايَةٍ أَوْ فَسَادٍ أَوْ غَرَقٍ أَوِ اصْطِلَامٍ أَوْ عَطَبٍ أَوْ مُغَالَبَةٍ أَوْ غَدْرٍ أَوْ قَهْرٍ أَوْ هَتْكِ سِتْرٍ أَوِ اقْتِدَارٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ عَاهَةٍ أَوْ قَتْلٍ أَوْ حَرَقٍ أَوِ انْتِقَامٍ أَوْ قَطْعٍ أَوْ سِحْرٍ أَوْ مَسْخٍ أَوْ مَرَضٍ أَوْ سُقْمٍ أَوْ بَرَصٍ أَوْ جُذَامٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ فَاقَةٍ أَوْ سَغَبٍ أَوْ عَطَشٍ أَوْ وَسْوَسَةٍ أَوْ نَقْصٍ فِي دِينٍ أَوْ مَعِيشَةٍ.
پس ای خدا! اى پروردگار! او را از همه بدیها حفظ کن و دیده ستمكاران و زبانهاى دشمنان و کسانی که نسبت به او قصد بدی و زیان دارند، از او منصرف گردان و هر خطر و امر وحشتناک و ترسناکی را از او دفع کن و هر بندهاى از بندگانت.
يا كنيزى از كنيزانت يا پادشاه سرکش يا شيطان مرد يا زن، جن مرد يا زن، غول مرد یا زن، كه صاحب نوشته من را به ستم كردن يا ضرر رسانيدن يا مکر و حیله يا ناخوشى يا حقه و حيله، يا جراحتى يا بدگویی يا فسادى يا غرق کردن [يا سوختنى] يا از بيخ بركندنى يا هلاكتى يا مغلوب شدنى يا مكرى يا غلبهاى يا پردهدری يا زورگویی يا بلائى يا آفتى يا كشتنى يا سوختنى يا انتقام يا قطع كردن يا سحر نمودن يا مسخ شدن يا بيمارى يا آزارى يا پيسى يا خورهاى يا فقر و تنگدستی يا آفتى يا گرسنگى يا تشنگى يا وسوسه يا كمى در دين يا در زندگانى اراده کند.
فَاكْفِنِيهِ بِمَا شِئْتَ وَ كَيْفَ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْتَ- إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.
پس كفايت نما او را به هر وسیله و نحوهای و از هر راهی كه خواهی. بدرستى كه تو بر هر چيز قادر و توانایی. و درود و رحمت خدا بر سید و سرور ما محمّد و بر همه خاندان او درودی فراوان. نیرو و توانى نیست مگر از جانب خداى بلندمرتبه و بزرگ و همه حمد و ستایش از آنِ خداست كه پروردگار جهانیان است.
فَأَمَّا مَا يُنْقَشُ عَلَى هَذِهِ الْقَصَبَةِ مِنْ فِضَّةٍ غَيْرِ مَغْشُوشَةٍ يَا مَشْهُوراً فِي السَّمَوَاتِ يَا مَشْهُوراً فِي الْأَرَضِينَ يَا مَشْهُوراً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ جَهَدَتِ الْجَبَابِرَةُ وَ الْمُلُوكُ عَلَى إِطْفَاءِ نُورِكَ وَ إِخْمَادِ ذِكْرِكَ فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَكَ وَ يَبُوحَ بِذِكْرِكَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.
و امّا آن دعائى كه بر جعبه نقرهاى كه از نقره خالص ساخته شده، بايد نقش و حک شود، اين است: اى آن كه در آسمانها بلندآوازه و سرشناسی، اى آن كه در زمينها شمهوری، اى آن كه در دنيا و در آخرت سرشناسی، گردنکشان و پادشاهان بر خاموش کردن نور تو و کتمان كردن ذكر تو تلاش کردهاند. اما خداوند امتناع نمود مگر از آن كه نورت را تمام كند و ذكر تو را آشکار سازد، هر چند مشرکان را خوش نیاید.
۲. حرز صغیر
حرز دیگری از امام جواد (ع) نقل شده که به حرز صغیر یا کوتاه معروف است. متن آن عبارت است از: «يَا نُورُ يَا بُرْهَانُ يَا مُبِينُ يَا مُنِيرُ يَا رَبِّ! اكْفِنِي الشُّرُورَ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُكَ النَّجَاةَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّور»؛ اى روشن كننده، اى دليل، اى محكم كار، [اى ظاهركننده حكمت]، اى صاحب روشنى، اى پروردگار من! مرا كفايت کن از شررها و از آفتهاى زمانهها و از تو میخواهم در روزى كه در صور دميده میشود مرا نجات دهی![7]»

نماز مخصوص حرز امام جواد (ع)
پس از نوشتن حرز امام جواد (ع) بر روی پوست آهو یا کاغذ و قبل از بستن آن به روی بازو، نماز مخصوصی گفته شده که به طریقه زیر میبایست خوانده شود:
۱. گرفتن وضو؛
۲. خواندن نماز چهاررکعتی که در هر رکعت:
. یک مرتبه سوره حمد؛
. هفت مرتبه آیه الکرسی؛
. هفت مرتبه آیه 18 سوره آل عمران (شهدالله)؛
. هفت مرتبه سوره شمس؛
. هفت مرتبه سوره لیل؛
. هفت مرتبه سوره توحید؛
. پس از آن رکوع و سجده و سایر اعمال نماز را درست مانند نمازهای یومیه انجام شود.
پس از اتمام نماز میتوان حرز امام جواد (ع) را روی بازو بست یا به گردن آویخت.
فواید و خواص حرز امام جواد (ع)
با توجه به متن فواید و خواص حرز امام جواد (ع)، آثار و برکاتی برای این حرز بیان شده که بدین قرار است:
. در امان ماندن از شرور، بلاها، مشکلات و ناخوشیها؛
. در امان ماندن از هر چیز ترسناک؛
. دفع شرور و ستم و ضررهای مردم و حاکمان، شیاطین و جنیان و غولان؛
. دور شدن از نگاه و زبان سوء دشمن؛
. دفع سحر و جادو؛
. دفع چشمزخم؛
. حفظ از فریب و دشمنی و حیله؛
. حفظ از فقر و گرسنگی و عطش؛
. حفاظت از جراحت و فساد و غرق شدن، هلاکت و شکست خوردن؛
. حفظ آبرو؛
. حفظ از قتل و انتقام؛
. حفظ از بیماری و ناخوشی و آزار و اذیت؛
. حفظ از وسوسه؛
. حفظ از نقصان در دین و معیشیت در زندگی[8]؛
و …
آنچه شایان ذکر است این که آیت الله بهجت (ره) به خواندن و همراه داشتن حرز امام جواد (ع) برای محافظت از بلاها، بیماریها، چشمزخم، سحر، خوابهای پریشان و آزار شیاطین و جنها، دفع حسادت، رفع اختلاف زن و شوهر و درمان ترس نیز سفارش کردهاند[9].
داستان اثر همراه داشتن حرز امام جواد (ع)
از آیتالله بهاءالدینی نقل شده است که فرمود: «شاهد بودم فردی با سنگی به سر فرد دیگری ضربه زد، اما چون آن شخص حرز امام جواد (ع) را به همراه داشت، آسیبی به او وارد نشد و سالم ماند[10]».
همچنین گفته شده: روزهاي آخر سال 79 و سال امام علی (ع) بود. در منطقه عملياتي رمضان مدتی بود كه شهدا خود را نشان نمیدادند. صبحی با بچهها مشغول زيارت عاشورا شديم و به ياد اميرالمؤمنين (ع) مشغول روضه. بعد از روضه راهی منطقه شديم. قبل از رفتن نگاهی به تقويم انداختم آن روز، روز مباهله بود؛ روز پنج تن آل عبا. خوشحال بودم گفتم ما لشكر علیابن ابیطالب (ع) هستيم، حتماً امروز از دست آقا عيدی میگيريم.
اولين شهيدي كه پيدا شد نامش عشقعلی بود. دومی نام تمامی شهدای گروهان خودشان در جيبش بود به همراه حرز امام جواد (ع) كه بعد از 18 سال سالمِ سالم بود!
تا عصر، چهار شهيد پيدا شد. بچهها میخواستند كار را جمع كنند. گفتم: ادامه دهيد حتماً يك شهيد ديگر پيدا میشود. قرار بود ساعت چهار برگرديم. 5 دقيقه قبل از برگشت شهيد ديگری پيدا شد!
تمام خاك دور و بر را غربال كرديم اما هيچ چيز برای شناسايی پيدا نكرديم. به رفقا گفتم: بياييد برويم. بچهها با تعجب به من نگاه میكردند. يكی گفت: خواب ديده بودی؟ گفتم: نه! امروز روز پنج تن بود، ما هم پنج شهيد پيدا كرديم، هرچه بگرديد از اين شهيد آخر نشانهای نخواهيد يافت؛ زيرا يكي از 5 تن هنوز هم گمنام است.[11]
سخن آخر
حرز امام جواد (ع) به عنوان یک میراث گرانبها از اهل بیت (ع)، برای شیعیان به یادگار گذاشته شده که همواره مورد توجه و عنایت آنها بوده است. این حرز، با داشتن مضامین عالی و تأثیرات معنوی فراوان، میتواند به عنوان یک سپر محافظ در برابر بلایا و خطرات عمل کرده و آرامش و برکت را به زندگی افراد هدیه دهد.
با این حال، لازم است در تهیه و استفاده از حرز امام جواد (ع)، به نکات مهم و توصیههای بیان شده و اصول و موازین آن توجه کرد تا بتوان از آثارو برکات آن بهرهمند شد.
[1] . دانشنامه اسلامی.
[2] . همان.
[3] . بحارالانوار، ج50، ص 71-69؛ کشف الغمه، ص 289؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج 2، ص 437؛ عیون المعجزات، ص 127-124؛ جلاء العیون، ص564-563.
[4] . مهج الدعوات، ص42-36.
[5] . اربلی، کشف الغمة، ج۲، ۳۶۵ و ۳۶۶.
[6] . مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۷۲.
[7] . سید بن طاووس، مهج الدعوات و و منهج العبادات، ۱۴۱۱ق، ص۴۲.
[8] . سید بن طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ۱۴۰۹ق، ص۷۴-۸۱
[9] . «خواص حرز امام جواد علیه السلام»، مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت.
[10] . شفیعی، آثار و برکات دعا، ص۱۹۹.