مهمترین درس‌های عاشورا برای ما چیست؟

درس‌های عاشورا، مجموعه آموزه‌ها و الگوهای رفتاری است که از قیام امام حسین (علیه‌السلام) بدست می‌آید و از مکتب سیدالشهداء (علیه‌السلام) به بشریت منتقل می‌گردد. این درس‌ها در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان کاربرد دارد و شامل آزادگی، ایثار، صبر و فداکاری، شجاعت و صداقت، ثابت قدم بودن در راه هدف و دفاع از ارزش‌های دینی‌ می‌شود.

در این مقاله، به بررسی مهمترین درس‌های عاشورا و تأثیر آنها بر زندگی ما در عصر حاضر خواهیم پرداخت.

مهمترین درس‌های عاشورا

عاشورا یکی از برجسته‌ترین وقایع تاریخ اسلام است که علاوه بر یادآوری فداکاری‌ها و ایثارگری‌های اهل بیت (علیهم‌السلام)، درس‌های فراوانی برای بشریت به همراه دارد. از جمله درس‌های عاشورا عبارتند از:

رسوا کردن حاکمان ظالم

از آنجایی که بنی امیه به حکومت خود رنگ دینی داده و به نام اسلام و جانشینی پیامبر، بر مسلمانان حکومت می‌کردند، با شیوه‌های مختلف از جمله جعل حدیث، جذب شعرا و محدثان و … برای تثبیت و روی کار ماندن تلاش می‌نمودند، اما قیام امام حسین (علیه‌السلام) بزرگ‌ترین ضربه را بر پیکر این حکومت وارد کرد و حاکمان آن را رسوا نمود.

علاوه بر آن، با حرکات ناجوانمردانه‌ای که سپاه یزید در روز عاشورا انجام دادند مانند بستن آب بر روی یاران امام، کشتن کودکان، اسیر کردن زنان و کودکان خاندان پیامبر و … یزید به شدت مورد نفرت عمومی قرا گرفت. به طوری که مجاهد یکی از شخصیت‌های آن روز می‌گوید: «به خدا سوگند مردم عموماً یزید را مورد لعن و ناسزا قرار دادند و به او عیب گرفتند و از او روی گرداندند[1]».

یزید در ابتدا از پیروزی خود مغرور و شادمان بود اما در اثر فشار افکار عمومی خود را باخت و گناه کشتن حسین بن علی علیه‌السلام را به گردن عبیدالله بن زیاد انداخت و خود را تبرئه کرد.

از سوی دیگر با وجودی که نسبت به بازماندگان حسینی با خشونت و تکبر برخورد کرد، اما با فشار افکار عمومی بنای نرمش گذاشت و محل سکونت آنها را تغییر داد و حتی حاضر شد آنها را به مدینه بازگرداند.

یزید بیش از چهار سال بعد از قیام عاشورا زنده نماند و این ننگ و رسوایی را برای خاندان خود، بنی امیه باقی گذاشت و حاکمان بعدی حاضر به تکرار کارهای او نشدند. عبدالملک بن مروان در دوران حکومت خود به حجاج که از طرف او حاکم حجاز بود نوشت:«‌ مرا به خون فرزندان ابوطالب آلوده نکن؛ زیرا من دیدم که چون خاندان ابوسفیان با آنان در افتادند، برافتادند[2]».

رسوا کردن حکومت ظالم و استقامت و پایداری در این راه از درس‌های عاشورا است که حتی دشمنان اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز به این امر اذعان می‌دارند و امام حسین (ع) به عنوان نماد ایستادگی در برابر ظلم و زورگویی شناخته می‌شود. درس عاشورا به ما می‌آموزد که در برابر ظلم و بی‌عدالتی حاکمان ظالم باید ایستادگی کرد.

احیای شهادت طلبی در مسلمانان

از دیگر درس‌های عاشورا احیای سنت شهادت در بین مسلمانان بود. با ظهور اسلام و آمدن آخرین پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) سنت شهادت پایه‌ریزی شد و استقبال مسلمانان عامل بسیاری از پیروزی‌های بزرگ جبهه اسلام گردید. اما به مرور زمان در اثر انحرافات حکومت اسلامی از مسیر اصلی خود، گسترش فتوحات و دست‌یابی مرکز خلافت به غنائم جنگی، روحیه سلحشوری مسلمانان از دست رفت و آن‌ها به دنبال رفاه و آسایش خود رفتند.

با قیام امام حسین (علیه‌السلام) سنت شهادت در جامعه اسلامی دوباره زنده شد. نهضت عاشورا وجدان دینی جامعه را بیدار کرد و روح مبارزه را در مردم جان تازه‌ای بخشید. همچنین در دل‌های مرده و پیکرهای افسرده حیاتی تازه دمید و آنها را به جنبش درآورد.  

روحیه شجاعت و شهادت طلبی از درس‌های عاشورا می‌باشد که در همیشه تاریخ باقی ماند و حتی در دوران کنونی نیز مسلمانان شهادت را بهترین مرگ و عزت می‌دانند و برای حفظ دین و ناموس و احیای اسلام از امام حسین (علیه‌السلام) الگو گرفته و از جان خود در این راه گذشته و هیچ ترس و واهمه‌ای ندارند.

بیداری اسلامی

از بزرگترین درس‌های عاشورا، بیدار شدن مسلمانان از خواب غفلتی بود که در آن فرو رفته بودند. قیام حماسه آفرین امام حسین (علیه‌السلام) سرچشمه نهضت‌های توابین و مختار گردید که به خونخواهی پسر فاطمه و انتقام از قاتلین آن حضرت برآمدند.

مختار توانست قاتلان امام حسین (علیه‌السلام) را مورد تعقیب قرار داده و به هلاکت برساند و خانه‌های چند تن از سران جنایت‌کاران را که فرار کرده بودند، ویران کند[3].

علاوه بر آن، قیام عاشورا الگوی بسیاری از حرکت‌ها تا به امروز شده از جمله حرکت مردم مدینه،  نهضت زید بن على، قیام محمد نفس زکیه و ابراهیم فرزندان عبدالله … تا قیام و نهضت مقدس ملت ایران به رهبرى امام خمینى (ره) همه و همه با الهام از عاشورا سازماندهى شده‏اند.  اقبال لاهورى، استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته است. گاندى، نیز، نهضت عاشورا را الهام‏بخش خود در رهایى هندوستان مى‏داند[4]

تاریخ نشان می‌دهد مبارزه برای حق هرگز پایان نمی‌یابد و نسل‌های بعدی باید این ارزش‌ها را در زندگی خود استمرار دهند. عاشورا یک بیداری برای انسانیت است که همواره ما را به یاد وظیفه‌مان در برابر جامعه و انسانیت می‌اندازد.

انقراض حکومت ظالم بنی‌امیه

با باور به این که بنیان ظلم ماندگار نیست و روزی فرو خواهد ریخت، حکومت منحوس بنی‌امیه نیز برچیده شد. عباسیان با شرح ستمگری و ظلم بنی امیه نسبت به بنی هاشم و مظلومیت این خاندان، خشم مردم بر ضد بنی امیه را برانگیختند و با یادآوری شهادت سیدالشهدا (علیه‌السلام) آنها را به انتقام و براندازی حکومت بنی امیه تحریک کردند.

یکی از نویسندگان معاصر عرب می‌نویسد: «به نظر من حسین در دراز مدت پیروز شد. گرچه در رویارویی نظامی به هدف خود دست نیافت، اما شهادت برای او پیروزی بود. او بذر کینه و عداوت و نفرت نسبت به بنی امیه را در دل مردم کاشت. تردید ندارم که حسین در دراز مدت پیروز شد و شهادت او سبب مستقیم تزلزل حکومت بنی امیه شد و به خاطر آن جنایت زشت، طوفان لعن و خشم مردم متوجه امویان گردید[5]». 

آنچه از درس‌های عاشورا بدست می‌آید این که وعده الهی محقق می‌شود و بنابر وعده الهی ظلم نابود شدنی است. خداوند به پیامبرش (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، پیروزی حق را اعلام داشته است و می‌فرماید: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً[6]»؛ و بگو حق فرا رسيد و باطل نابود شد و (اصولا) باطل نابود شدنی است».

استقامت ورزیدن در راه حفظ ارزش‌های دینی

استقامت ورزیدن در راه حفظ ارزش‌های دینی

استقامت ورزیدن در راه حفظ ارزش‌های دینی، تاریخی عمیق و غنی دارد که به دوران‌های مختلف بشر و ادیان گوناگون باز می‌گردد.

در تاریخ اسلام، نمونه‌های بارزی از استقامت اولیاء الهی در راه حفظ دین وجود دارد؛ یکی از مهم‌ترین آن‌ها، استقامت پیامبر اسلام، حضرت محمد (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، و پیروان ایشان در برابر مخالفت‌ها و آزار و اذیت‌های قریش در مکه است. این استقامت نه تنها به ترویج اسلام انجامید، بلکه در نهایت موجب تشکیل جامعه‌ای مبتنی بر اصول اسلامی در مدینه شد.

همچنین، در تاریخ تشیع، واقعه عاشورا و استقامت امام حسین (علیه‌السلام) در برابر ظلم یزید نیز نمونه‌ای از پایداری در حفظ ارزش‌های دینی و اخلاقی محسوب می‌شود و از درس‌های عاشورا به شمار می‌رود.

امام حسین (علیه‌السلام) با فدای جان خود و یارانش در راه حق، به جهانیان درس استقامت و وفاداری به اصول دینی را آموخت که همواره انسان‌ها را به پایبندی به اعتقاداتشان در مواجهه با سختی‌ها و مشکلات ترغیب می‌کند.

رضا و تسلیم

راضی بودن به رضای الهی، از درس‌های عاشورا است. در این سفر عظیم هدف امام حسین (علیه‌السلام) فقط جلب رضایت و خشنودی خدا و پیامبر او بود. جانثاری خود و عزیزانش در آن قیام خونین، تحمل سخت‌ترین مصیبت‌ها،‌ اسارت خاندان گرامی‌اش، همه در راه هدفی جز کسب رضایت پروردگار نبود.

امام حسین (علیه‌السلام) قبل از خروج از مکه به سمت عراق، در خطبه‌ای به این ویژگی مهم اشاره فرمود: «ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است،‌ راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت می‌ورزیم. او اجر صبر کنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود».

همچنین آمده است که امام حسین (علیه‌السلام) در لحظات آخر در قتلگاه با خدای خود مناجات کرد و فرمود: «الهي رِضاً بِقَضائِكَ و تَسْليماً لِامْرِكَ وَ لا مَعْبودَ سِواكَ يا غِياثَ الْمُستَغيثين[7]»؛ خشنود به قضای تو و تسلیم امیر و فرمانت هستم و معبودی غیر تو نیست ای فریادرس فریادجویان!

آموزش فداکاری و ایثار

 ایثار و فداکاری و از خود گذشتن برای رسیدن به اهداف بزرگتر از درس‌های عاشورا است. این قیام عظیم فدا شدن برای احیای دین اسلام و نجات جامعه از فساد و تباهی و مبارزه با بی‌عدالتی را به صورت واقعی به همه عالم نشان داد.

هرچند که طی این مسیر دشوار باشد و انسان در طول آن بباید از همه تعلقات دنیوی خود بگذرد تا به آن هدف متعالی که احیای حق و نشان دادن چهره واقعی باطل باشد؛ حتی اگر به از دست دادن عزیزان و اسارت زنان و کودکان بیانجامد؛ چراکه نتیجه‌ای مقدس به دنبال دارد. ثمره‌ای که این خون تا آن زمان می‌جوشد که منتقم خون حسین (علیه‌السلام) از کنار کعبه اعلام دارد که انتقام خون جدش را خواهد گرفت. 

پویایی درس‌های عاشورا

درس‏هاى عاشورا همواره از بحث‌های زنده، حیات‏بخش و حرکت‏آفرین است. هر چند این رویداد در سال ۶۱ هجری و در کربلا به وقوع پیوست، اما درس‏هاى آن ویژه زمان و مکان مشخصى نیست و نباید ‏پنداشت که عاشورا حادثه‏اى مقطعى است، بلکه با توجه به تعالیم عاشورایى امام خمینى (ره) و در نتیجه استقرار حکومت اسلامى، باید به عنوان رویدادى تلقى شود که در طول تاریخ درس‌آموز است و پایه‏هاى ستم و استبداد را از بیخ و بن برکند.

به اعتقاد امام خمینی (ره) واقعه عظیم عاشورا از سال 61 هجرى تا خرداد 42 و از آن زمان تا قیام حضرت بقیة‏الله ارواحنا لمقدمه الفداه، در هر مقطعى انقلاب‏ساز است[8].

درس مقاومت

یکى از نویسندگان مصرى به نام عباس محمود عقاد، با قلم توانایش در کتاب «ابوالشهداء حسین بن على (ع)» درباره یکی از درس‌های عاشورا؛ یعنی مقاومت این چنین مى‏نویسد: «نه تنها مسلمانان بلکه غیر مسلمانان از این حادثه درس جوانمردى، ایثار و مقاومت در برابر ستمگران گرفتند. از سفیر مسیحى که در همان مجلس یزید به او اعتراض کرد بگیریم تا برسیم به قرون میانه، تا روزگار خودمان[9]».

صبر و بردباری

صبوری و شکیبایی در گفتارها و رفتارهای حماسه‌آفرینان عاشورا در واقعه کربلا به چشم می‌خورد. زمانی که حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) از مکه عازم عراق شد در ضمن خطبه‌ای فرمود: «رضای الهی رضایت ما اهل بیت است. بر امتحان‌ها و بلاهای او صبر می‌کنیم، او نیز پاداش صابران را به ما عطا می کند» و در یکی از منازل بین راه به همراهانشان فرمود: «ای مردم هر کدام از شما تحمّل تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها را دارد با ما بماند وگرنه برگردد».

در طول سفر نیز امام و یاران باوفایش در مقابل تمام حوادثِ تلخ صبوری کردند و به همه انسان‌ها در طول تاریخ درس بردباری در راه هدف را آموختند. امام حسین (علیه‌السلام) در روز عاشورا در اوج نبرد با دشمن به یاران خود فرمود: «ای بزرگ زادگان و آزادمردان، بردباری را پیشه خود سازید. مرگ پلی است که شما را از سختی ها به سوی بهشت و نعمت های ابدی عبور می‌دهد».

هیهات من الذلة از درس‌های عاشورا

مبارزه با ظلم و ظالمان به ویژه حاکمان ستمگر و بر پایى عدل یکى از درس‏هاى عاشورا در عرصه‌های سیاسى است. عاشورا به انسان‌های آزاده مى‏آموزد که مسلمان نباید در برابر ستم و ستمگران سکوت کند و بى‏تفاوت بماند؛ چراکه اگر سکوت کرد در حکم همان ستمکار است و در کارهای او شریک است.

امام‏حسین (علیه‌السلام) در سخنرانى در منزل «بیضه‏» در برابر سپاهیان حر فرمودند: «اى مردم! رسول خدا (صلّی‌الله‌َعلیه‌وآله) فرمود: «اگر کسى حاکم ستمگرى را ببیند که حلال خدا را حرام مى‏کند، عهد و پیمان الهى را مى‏شکند، و با سنت رسول خدا مخالف است، و با بندگان خدا به ستم و بیدادگرى رفتار مى‏کند، پس با گفتار و کردار در برابرش نایستد بر خداست که این فرد را نیز با همان حاکم ستمکار محشور کند[10]».

نکته قابل توجه این که مبارزه با ستم ستمگران و متجاوزان به حدود و قوانین دین واجب است. این برنامه باید سرلوحه زندگى تک تک مسلمانان در امت اسلامى در گستره تاریخ در هر سرزمینى قرار بگیرد. حتی  سکوت در برابر حاکم ستمکار، گناهى بسیار بزرگ و در حد گناه همان حاکم ستمگر است. در دوران امام حسین (علیه‌السلام) حکومت‏ یزیدى از مصادیق حاکمان ستم و متجاوزان به حدود و قوانین الهى است؛ به همین دلیل مبارزه با او تکلیف الهى بر امام بود .

از درس‌های عاشورا در کلام مقام معظم رهبری این چنین آمده است‌: «درس حسین‌بن‌علی علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است كه برای حقّ، برای عدل، برای اقامه‌ی عدل، برای مقابله‌ی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد».

درس عزت و آزادگی، از درس‌های عاشورا

عاشورا، نماد آزادگی و عزت است و امام حسین (علیه‌السلام) سرور آزادگان جهان. حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) و دیگر یارانش با گفتار و عمل خود به مسلمانان آموختند که برخورد با همدیگر باید از موضع عزت باشد؛ چرا که در فرهنگ اسلامى، مسلمان عزیز است و هرگز نباید تن به ذلت و خوارى بدهد. آنچه مهم است این که ذلت و خوارى با مسلمانى قابل جمع نیست. از این رو، مسلمانى که ذلت را بپذیرد، مسلمانى‏اش کامل نیست.

بر این اساس، زندگى عزتمندانه در پرتو پذیرش ولایت خدا و اولیاء خداست و زندگى ذلیلانه در پرتو پذیرش ولایت کفر و شرک و دشمنان خداست. علاوه بر آن همراهى و دوستى با دشمنان خدا نیز ذلت و خوارى است. خداوند متعال می‌فرماید: «یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا عدوى و عدوکم اولیاء[11]»؛ اى مؤمنان، دشمن من و دشمن خود را به ولایت ‏برنگیرید.

پیشوای سوم شیعیان در روز عاشورا ‏فرمود: «این ناکس، پسر ناکس مرا به پذیرش یکى از دو کار ناچار کرده است، یا شمشیر کشیدن و کشته شدن و یا پذیرش ذلت. ذلت از خاندان ما به دور است. هیهات که ذلت و زبونى را اختیار کنم. نه خدا به ذلت من راضى است، نه رسول خدا و نه مؤمنان و نه دامن‏هاى پاکى که مرا تربیت کرده‏اند. همچنین مردان غیرتمند و آزاده، کشته شدن را بر پیروى از انسان‏هاى پست ترجیح مى‏دهند[12]».

احیای امر به معروف و نهی از منکر

از درس‏هاى عاشورا که بسیار مهم است و در عرصه رفتار سیاسى مى‏توان از رویداد عاشورا آموخت، درس امر به معروف و نهى از منکر است. همان گونه که مسلمانان در برخورد با یکدیگر می‌بایست بر اساس امر به معروف و نهى از منکر رفتار کنند، حاکمان امت اسلامی نیز همین مبنا را باید رعایت نمایند. همچنین اگر دولت‏ حاکم بر مسلمانان، ستمگر باشد باید بر اساس مراحل امر به معروف و نهى از منکر با او برخورد کرد.

امام ‏حسین (علیه‌السلام) در وصیت‏نامه سیاسى الهى خود یکى از انگیزه‌‏هاى قیام عاشورا را امر به معروف و نهى از منکر مى‏داند و می‌فرماید: «من از روى خودخواهى، غرور و خیره‏سرى و یا به منظور ایجاد فساد و آشوب و ظلم و ستمگرى به پا نخواسته‏‌ام، بلکه قیام من براى اصلاح امور مسلمانان و … اجراى برنامه امر به معروف و نهى از منکر در میان امت اسلامى است[13]».

شهامت تغییر دادن مسیر به سوی حق

علاوه بر درس‌های عاشورا که گفته شد، درس‌ دیگری که می‌توان از مکتب امام حسین (علیه‌السلام) آموخت این است که هیچ‌گاه برای تغییر دیر نیست و همیشه می‌توان به سوی حق بازگشت.

حر بن یزید ریاحی نماد این تغییر و شهامت است. او که ابتدا در صف دشمنان امام حسین (علیه‌السلام) قرار داشت، با شنیدن صدای وجدانش و دیدن ظلم‌هایی که به اهل بیت (علیهم‌السلام) روا می‌شد، تصمیم به تغییر مسیر گرفت، توبه کرد و بازگشت. این عمل او نشان‌دهنده این است که با جرات و اراده، در هر موقعیت زمانی می‌شود تغییر موضع داد و به سوی حقیقت حرکت کرد.

درس‌های عاشورا به ما یادآوری می‌کند که برای اصلاح و تغییر خود هیچ‌گاه دیر نیست، بلکه باید شهامت تغییر را در خود ایجاد کرد و هر وقت احساس کردیم که در مسیر اشتباه هستیم، شجاعت تغییر مسیر را داشته باشیم، حتی اگر برایمان گران تمام شود؛ در عوض آن، قرار گرفتن در صراط مستقیم و عاقبت بخیری را به دنبال دارد.

برتری ایمان و تقوا

در نهضت بزرگ عاشورا، ایمان و تقوا برتری داشت نه نژاد و رنگ و زبان، نه سفید و سیاه. از درس‌های عاشورا، ارزش گذاری افراد بر اساس عقیده و ایمان بود. امام حسین (علیه‌السلام) همان‌طور که سر فرزند خود را در آغوش گرفت، به بالین جون غلام سیاه خود نیز آمد و او را نیز در آغوش کشید و در حقش دعا کرد.

در این جنگ نابرابر که سپاه چند هزار نفری دشمن در مقابل تعداد اندک یاران امام حسین (علیه‌السلام) صف‌آرایی کرده بود از پیر و جوان، شیرخوار و خردسال، عرب و عجم حاضر بوده و شهید شدند. در آنجا دیگر از نابرابری نژادی حرفی نیست، بلکه همه نزد امام حسین (علیه‌السلام) برابرند و در آنجا اخلاص و تقوا و پایداری در جبهه حق ملاک ارزش است.

التزام به نماز

از جمله درس‌های عاشورا لزوم پایبندی به نماز است. امام حسین (علیه‌السلام) به مسئله اقامه نماز و ترویج فرهنگ آن اهتمام زیادی داشت. در عصر تاسوعا زمانی که لشکر عمر سعد تصمیم گرفت که جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) را آغاز کند، آن حضرت برادرش حضرت ابوالفضل را مأمور ساخت تا از دشمن یک شب مهلت بگیرد و علّت درخواست مهلت را این گونه بیان فرمود: «امشب را به ما مهلت دهند تا به نماز و دعا و استغفار مشغول شویم؛ زیرا خدا می‌داند که من نماز و دعا و قرآن را دوست می‌دارم».

ظهر عاشورا وقتی عمرو بن کعب به حضرت عرض کرد هنگام نماز است، امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: «نماز را به یاد ما انداختی، خداوند تو را از جمله نمازگزارانی که به یاد خدایند قرار دهد. از دشمن بخواهید دست از جنگ بردارد تا نماز به جای آوریم» و حضرت در میدان نبرد آخرین نماز خود را به جای آورد.

درس‌های عاشورا در دانشگاه بندگی

واقعه عاشورا از چنان عمق و غنایى برخوردار است که تا پایان تاریخ، پیام‌آور ارزش‏هاى والاى انسانى و الهام‏بخش انسان‏هاى آزاده و خداجو خواهد بود. عاشورا دانشگاهى است که همه طبقات از زن و مرد، کوچک و بزرگ، باسواد و بى‏سواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیر مسلمان از آن درس مى‏آموزند و در این دانشگاه همواره استادان بنامى چون: حسین بن على، قمر بنى‏هاشم، زینب کبرى (علیهم‌السلام) و دیگر عاشورائیان، درس‌های عاشورا را تدریس مى‏کنند. اما آنچه گفتنی است این که تا کنون ارزش‏هاى عاشورا آن چنان که باید و شاید به جوامع جهانى شناسانده نشده است.

دفاع و پاسدارى از دین و ارزش‏ها، افشاى چهره دشمنان اسلام، صبر و استقامت، فداکارى و ایثار، تعهد و مسؤولیت، شهادت و شجاعت، قاطعیت در راه هدف، صداقت و وفادارى، دفاع از امامت و ولایت، ستیز با ستم و ستمگران، تولى و تبرى، امر به انجام کارهای نیک، مبارزه با فساد، پرهیز از بدی‌ها و زشتی‌ها، انس با قرآن، ترویج فرهنگ نماز، نهراسیدن از نیروى دشمن، پرهیز از سستى و تنبلى در برابر تجاوز به ارزش‏ها، توجه به معنویات حتى در جبهه جنگ، نفى نژادپرستى، توبه، دعا، استغفار، تسلیم در برابر خدا، قیام براى خدا و … بخشى از درس‏هاى عاشورا است.

شایان ذکر است همین درس‏ها کافى است که یک ملت را از ذلت ‏به عزت برساند. همچنین می‌تواند جبهه کفر و استکبار را شکست‏ بدهد. همان‏گونه که ایران اسلامی با الهام از درس‏هاى عاشورا، این درس‌های عزت‏بخش، استبداد و استعمار را به زانو درآورد و به روحیه رزمندگان در جنگ تحمیلى قوت بخشید .

سخن آخر

شناخت درس‏های عاشورا مى‏تواند چراغى فراروى نسل امروز در ابعاد گوناگون به ویژه در عرصه رفتار سیاسى، و نگهبانى از نظام اسلامى ما در برابر آفت‏ها و خطرهاى داخلى و خارجى باشد .

کربلا و واقعه عاشورا نه تنها یک صفحه‌ مهم در تاریخ اسلام بلکه گنجینه‌ای ارزشمند از درس‌های عاشورا و انسانیت و اخلاق است که می‌تواند راهگشای ما در زندگی معاصر باشد. ارائه ارزش‌هایی چون دفاع و پاسداری از دین و ارزش‌ها، افشای چهره دشمنان اسلام، و صبر و استقامت در برابر چالش‌ها، به ما یاد می‌دهد که چگونه در شرایط سخت ایستادگی کنیم.

فداکاری و ایثار، شهادت و شجاعت به ما انگیزه می‌دهد تا در راه اهداف بزرگ و مقدس خود با قاطعیت گام برداریم و در برابر ستم و ظلم، قاطعانه بایستیم. همچنین، تعهد و مسئولیت‌پذیری به ما یادآور می‌شود که هر یک از ما باید به سهم خود در جامعه فعال باشیم و از امامت و ولایت و در حال حاضر از ولایت فقیه دفاع کنیم.

از درس‌های دیگر عاشورا این است که با تمرکز ترویج فرهنگ نماز می‌توانیم روح خود را تقویت کرده و در برابر فساد و زشتی‌ها ایستادگی کنیم. همچنین، توجه به مفاهیم تولی و تبرّی و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه الهی اصلاح جامعه اسلامی را به دنبال دارد.

در نهایت، مفهوم تسلیم در برابر خدا، قیام برای اهداف الهی، و توبه و استغفار نشان می‌دهد که ما باید همواره به اصلاح خود و اطرافیان توجه داشته باشیم. درس‌های عاشورا نه تنها الهام‌بخش ما در زندگی فردی و اجتماعی است، بلکه می‌تواند به عنوان اصولی راهنما برای دستیابی به یک زندگی بهتر و سرشار از معنا و هدف مورد استفاده قرار گیرد. این درس‌ها به ما یادآوری می‌کنند که در هر شرایطی باید بر اصول انسانی و اسلامی خود پایبند باشیم و به سمت بهبود و تعالی گام برداریم.

حسین جان! تو اسوه شهادتی، معلم شهامتی            خوشا کسی که پا نهد به مکتب ولای تو


[1] . تذکره الخواص، ص ۲۶۲.

[2] . تاریخ یعقوبی، ج ۳، ص ۴۹.

[3] . الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۲۱۱.

[4] . درسی که حسین (ع) به انسان‌ها آموخت، شهید هاشمى نژاد، ص‏447.

[5] . دکتر سید الجمیلی، استشهاد الحسین، مقدمه، ص ۲۳.

[6] . سوره اسراء، آیه ۸۱.

[7] . عاشوراشناسى، جمعی ازنویسندگان، ص 268.

[8] . صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۷۹.

[9] . درسی که حسین (ع) به انسان‌ها آموخت، ص‏450 – 447 .

[10] . تاریخ الامم و الملوک، طبرى، ج‏4، ص‏304 .

[11] . ممتحنه، آیه ‏1.

[12] .  تحف العقول، 249 .

[13] . بحارالانوار، ج‏44، ص‏329.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.