فهرست مطالب این مقاله را ببینید
روز قیامت روز برپایی دادگاه الهی است. آنجا است که اعمال ما ظاهر میشود و مورد قضاوت قرار میگیرد. البته قضاوت خدا با قضاوت ما تفاوتهایی دارد:
- قضاوت خدا بر مبنای حق است.
- به دور از هرگونه ستمی است.
- عدالت و رحمت را با هم دارد.
- نیکیها چند برابر محاسبه میشود ولی بدیها مطابق عمل است.
- به وعده پاداش قطعا عمل میشود ولی وعده مجازات ممکن است بخشیده شود.
در این مقاله موضوع قضاوت خدا در روز قیامت از دیدگاه قرآن کریم بررسی میشود و ویژگیهای این قضاوت بیان میگردد.
چکیده
ویژگی قضاوت خداوند
امر مهمی که در قیامت واقع میشود قضاوت الهی است. قرآن کریم میفرماید:
﴿ … قُضِیَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾ [1]
… و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند.
قرآن کریم قضاوت در قیامت را با دو ویژگی بیان میکند:
- نخست آنکه قضاوت خدا بر مبنا و یا معیار حق است.
- دوم اینکه در این قضاوت ستمی روا نمیشود.

۱ـ قضاوت خدا بر پایه حق است
معیار قضاوت خدا در قیامت حق است و اعمال هر کس با معیار حق سنجیده میشود؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:
﴿ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُوْلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُوْلئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ﴾ [2]
و در آن روز، سنجش [اَعمال] درست است. پس هر كس ميزانهاى [عمل] او گران باشد، آنان خود رستگاراناند و هر كس ميزانهاى [عمل] او سَبُک باشد، پس آناناند كه به خود زيان زدهاند؛ چرا كه به آيات ما ستم كردهاند.
یکی از معانی این آیه این است که وزن هر چیز بر مبنای حق بودن و میزان حقی است که در آن است؛ از این رو حق باید تعریف شود تا روشن شود که این حقی که معیار سنجش است، کدام است.
حق چیست؟
قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
﴿ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْكَبِيرُ﴾ [3]
[آرى،] اين بدان سبب است كه خدا خود حق است و آنچه به جاى او میخوانند، آن باطل است و اين خدا است كه والا و بزرگ است.
اگر این عبارت را تعریف حق تلقی کنیم، معنای آن این است که حق خدای رحمان است. بنابراین هر چیزی که با خداوند ارتباطی داشته باشد، حق خواهد بود؛ به بیان دیگر هرچه از خدا باشد، حق خواهد بود و هرچه با او بیگانه باشد و رودرروی او قرار گیرد، باطل خواهد بود.
اگر در اعمال موجود در پروندۀ انسان امور خدایی بیشتر باشد، در این صورت پرونده وزن بیشتری خواهد داشت و هرچه این امور در آن کمتر باشد، به سوی بیوزنی خواهد رفت. پس ایمان به خدا دارای وزن و ارزشمند است.
علاوه بر این، محبت به خدا، اطاعت از او و اجرای اوامر الهی، تقوا در پیشگاه خدا و نیز پیروی از پیامبر اکرم و اولیای الهی است و محبت به آنها و همچنین محبت به قرآن و ائمۀ هدی (ع) و خلاصه هر آنچه مورد رضایت و عنایت خدا است، در قیامت دارای وزن و ارزش خواهد بود و برعکس هرچه از رنگ خدایی بیبهره باشد، بدون وزن و بیارزش خواهد بود. به همین دلیل است که قرآن کریم میفرماید:
﴿ … فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ﴾ [4]
پس هر كس ميزانهاى [عمل] او گران باشد، آنان خود رستگاراناند. و هر كس ميزانهاى [عمل] او سَبُک باشد، پس آناناند كه به خود زيان زدهاند؛ چرا كه به آيات ما ستم كردهاند.
آن کسانی پروندهای پربار خواهند داشت که در دنیا زندگی خدایی داشته و امور خود را بر محور خدای سبحان تنظیم کردهاند. چنین افرادی در وضعیتی زندگی خواهند کرد که از آن رضایت خاطر دارند و این وضعیت مورد پسند آنان است.[5] اما کسانی که زندگی دنیای خود را بر محور خدا تنظیم نمیکنند، پروندۀ اعمال و میزانهایشان سبک خواهد بود، این چنین افرادی به حقیقت زیانی سنگین خواهند کرد؛ زیانی در حد باختن همهٔ هستی خویش. جایگاه این گروه نیز هاویه و جهنم خواهد بود:[6]
﴿ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِی الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً * أُوْلئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً * ذلِكَ جَزاؤُهُمْ جهنّم بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِی وَرُسُلِی هُزُواً﴾ [7]
بگو: «آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟» [آنان] كسانیاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود میپندارند كه كار خوب انجام میدهند. [آرى،] آنان كسانیاند كه آيات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند، در نتيجه اَعمالشان تباه گرديد، و [در] روز قيامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهيم نهاد. اين جهنم سزاى آنان است؛ چرا كه كافر شدند و آيات من و پيامبرانم را به ريشخند گرفتند.
ملاحظه میشود که همهٔ معیارهای خدایی در اعمال، شرط لازم است و کارهای به ظاهر نیک اگر مبتنی بر ایمان به معاد و نبوت نباشد، به تنهایی کارساز نخواهد بود و همین تأکید دربارۀ ایمان به ولایت الله، یعنی امامت، در آیات و روایات ما بسیار دیده میشود. پس از ایمان و درجۀ معرفت، خلوص نیت؛ و پس از آن هماهنگی عمل با کتاب خدا و سنت معصومان (ع) از شرایط ارزشمندی عمل و وزن آن در روز قیامت است.
۲ـ قضاوت خدا به دور از ظلم است
﴿ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾ قرآن کریم در آیات بسیاری از دور بودن ظلم از ساحت قدس ربوبی، به طور عام، و از ستم نشدن به افراد در قیامت، به طور خاص، سخن میگوید؛ چنانکه در سورۀ یونس دربارۀ صحنه قیامت میفرماید:
﴿ وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾ [8]
و اگر براى هر كسى كه ستم كرده است، آنچه در زمين است، میبود، قطعاًً آن را براى [خلاصى و] بازخريد خود میداد و چون عذاب را ببينند، پشيمانى خود را پنهان دارند و ميان آنان به عدالت داورى شود و بر ايشان ستم نرود.
عدالت در قضاوت خدا
چه بسا این تأکید قرآن کریم بر فقدان ظلم در داوری قیامت برای پاسخ به این شبهه باشد که آیا این عذاب طولانی آخرت برای مجرمان در برابر عمر کوتاه دنیا و فرصتی محدود برای خطاکاری انسان، عادلانه است؟
گویا قرآن کریم میخواهد این ذهنیت را در مخاطبان خود ایجاد کند که به داوری الهی اعتماد داشته باشند و برای پرسشهای خود دستکم این جواب را داشته باشند که ظلم و ستم از ساحت قدس خدای رحمان به دور است و در آن روز که حقایق پوشیده برملا گردد، همگان به روشنی خواهند دید که داوری بر حق است و پاداش و کیفر نیز با اعمال متناسب است.
البته در صحنهٔ حساب و کتاب قیامت عفو و بخشش بسیار است و شفاعت نیز دری از درهای رحمت الهی است. ولی هیچ کیفری بیشتر از استحقاق وجود ندارد و به طور کلی مبنای برخورد خدای رحمان با بندگان چنین است؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:
﴿ مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِها وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾ [9]
هر كس كار نيكى بياورد، دَه برابر آن [پاداش] خواهد داشت، و هر كس كار بدى بياورد، جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود.
در این آیه دو نکته مشاهده میشود:
الف ـ نیکیها با ضریب ده محاسبه میشود و البته این پایینترین حد ضریب است وگرنه در موارد دیگری تا هفتصد برابر و بیشتر هم وعده داده شده است.[10] ولی دربارۀ بدیها؛ جزا با عمل مطابق است و هیچ کس بیشتر از جرمش، مجازات نمیشود؛ مگر دربارۀ گناهانی که آثاری مداوم داشته باشد.[11]
ب ـ دربارۀ نیکیها وعدۀ پاداش قطعی داده شده است: ﴿ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِها﴾ [12] در حالی که دربارۀ گناهان و بدیها وعدهای قطعی بیان نشده است، بلکه میفرماید که جز مثل آن مجازاتی نمیبینند؛ یعنی، ممکن است گناهان هم به دلایلی بخشیده شود و همه یا بخشی از مجازات برداشته شود، ولی اگر هم بخشیده نشود، بیشترین مجازات با عمل برابر است. این لحن کلام در آیۀ زیر نیز دیده میشود:
﴿ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِيدٌ﴾ [13]
و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.
ملاحظه میشود که در این آیه نیز دربارۀ افزایش نعمت در برابر شکر با دو تأکید وعدۀ قطعی داده است در حالی که دربارۀ کیفر در برابر کفران نعمت، وجود عذاب مطرح شده است، نه قطعیت آن؛ از این رو نمیفرماید: «لَأُعَذبَنَّکُم»، بلکه میفرماید: ﴿ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِيدٌ﴾ گویا این نکته مطرح است که ممکن است خدای رحمان، ناسپاسی شما را نادیده بگیرد، که در موارد زیادی چنین است، ولی اگر ارادۀ کیفر کند، عذاب خداوند شدید خواهد بود.

[1]. سورهٔ زمر/ 69.
[2]. سورهٔ اعراف/ 8 و 9.
[3]. سورهٔ حج/ 62.
[4]. سورهٔ اعراف/ 8 و 9.
[5]. سورهٔ قارعه/ 6 و 7.
[6]. سورهٔ قارعه/ 8 و 9.
[7]. سورهٔ کهف/ 106 ـ 103.
[8]. سورهٔ یونس/ 54.
[9]. سورهٔ انعام/ 160.
[10]. سورهٔ بقره/ 261.
[11]. مجازات آنها هم هر چند طولانی است، ولی این طولانی بودن به دلیل مداومت آثار این گناهان است و در حقیقت نتیجۀ عمل آنها است؛ از این رو عادلانه است و به گونهای نیست که مجازات از خود عمل بیشتر باشد.
[12]. سورهٔ انعام/ 160.
[13]. سورهٔ ابراهیم/ 7.