آزادگی

حرّیت و آزادگی یکی از اصول مهم در زندگی اهل بیت (ع) است. انسان آزاده هرگز زیر بار ظلم و زورگویی نمی‌رود. این مقاله به بررسی اصل آزادگی در سیره معصومان (ع) می‌پردازد. برخی از مطالب مهمی که در این مقاله به آنها می‌پردازیم عبارتند از:

  • معنای آزادگی
  • آزادگی در سیرۀ معصومان (ع)
  • ویژگی‌های انسان‌ آزاده
  • آزادگی سفارش امیرالمومنین به امام حسن (ع)
  • حرّیّت و آزادگی یکی از عوامل شهادت اهل بیت (ع)

چکیده

  • یکی از اصول مهم در زندگی اهل­بیت (ع)، اصل آزادگی و حرّیت است.

  • آزادگی به اختصار یعنی آزادی از بندگی غیر خدا.

  • حیا و عفّت داشتن و کینه، مکر و خدعه نداشتن از جمله ویژگی‎های انسان آزاده است.

  • اهل‌بیت (ع) آزاده بودند و هرگز زیر بار ظلم نمی‌رفتند. به همین دلیل همواره حاکمان ستمگر ائمّه (ع) را مانعی برای رسیدن به مقاصد شوم خود می‌دیدند.

معنای آزادگی

یک اصل مهم در زندگانی اهل‌بیت (ع) اصل آزادگی و آزاد‌منشی و به تعبیری حُرّیّت است. این واژه از کلمات دو پهلوست و دو معنای متفاوت و کاملاً متضاد از آن برمی‌آید. آزادگی یعنی آزادی و رهایی از بندگی غیر خدا و تعلّقات، بریدن از بندگی مخلوقات در سایۀ پناه بردن به بندگی خدا. آزادی و حریّت به عبارتی از بیگانه رستن و به دوست پیوستن است، با درآویختن به کمند محبوب و از طوق بندگی غیر خدا گسستن است. آزاده کسی است که با بندگی خدا از بندگی هر آنچه غیر خداست آزاد است. این، معنای آزادگی است.

آزادگی در سیرۀ معصومان (ع)

در روایات وارد شده از ائمّه معصوم (ع) تأکید بسیاری بر حرّیّت شده است برای این‌که حرّ (آزاده) باشیم، لاجرم باید ردای بندگی خدا بر تن کرد. به عبارت دیگر بندگی خدا ما را از وابستگی به غیر خدا باز می‌دارد. اگر اصل آزادگی در زندگی ما جا بیفتد، یعنی بندۀ محضِ خدا شویم، خداوند نیز در قبال آن، حریّتی به ما می‌بخشد که دیگر سر تعظیم در برابر هیچ کس فرو نمی‌آوریم. در آن صورت دیگر از کسی پیروی نمی‌کنیم، مگر آن‌که پیروی از او در راستای اطاعت و بندگی خداوند متعال باشد. حضرت امیر مؤمنان (ع) می‌‌فرماید:

 الحُرُّ حُرٌّ وَ إِن مَسَّهُ الضُّرُّ [1]

آزاد مرد، آزاده است، هر چند سختی و زیان ببیند.

حضرت ابا عبدالله (ع) نمونۀ بی‌نظیری از آزادگی است، در روز عاشورا سی‌هزار تن او را محاصره کردند، آب را بر او بستند و اجازۀ خروج از صحرای تفتیدۀ کربلا را به او ندادند با این همه خود و یارانش آزادانه در برابر آن‌ها ایستادگی کردند و هرگز سر خم نکردند. صحنۀ جانفشانی و آزادمردی در عاشورا بسیار است. شاید بهترین جایی که بتوان نمونه‌های فاخر و والای آزادگی را یافت در روز عاشورا است. عابس، غلام آقا امام حسین (ع) در زیر سنگباران دشمن، تن به روی نیزه‌ها و شمشیرها برهنه می‌کند و رجزخوان پذیرای شهادت می‌شود.

 آزادگی در یک سخن به این معناست: تن به ظلم ندادن و در راستای اطاعت خدای متعال از پیروی غیر خدا سرپیچاندن. حضرت امام صادق (ع) نیز در این معنا می‌‌فرماید:

إِنَّ الحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحوالِهِ [2]

 آزاده در همه حال آزاده است.

به جرأت می‌توان آزادگی را از مهم‌ترین شاخصه‌های زندگی اهل‌بیت (ع) بر شمرد. دویست و پنجاه سال تاریخ امامت -مدّت حیات ظاهری امامان (ع) به استثنای وجود مقدس مولا حضرت بقیّه الله الاعظم (عج)– سراسر حیاتی است آمیخته به آزادگی. ائمه هیچ‌گاه سر در برابر حاکمان و خلفای جور فرو نیاوردند و از حریم دین حمایت کردند و در این راه هیچ‌گاه از مواضع خود عقب ننشستند. طبعاً از آن سو، خلفا نیز آزادگی و ایستادگی ایشان را تاب نیاوردند و به نحوی وسیلۀ شهادت آن بزرگواران را فراهم آوردند.

ویژگی‌های انسان آزاده

پس از دریافت معنای حرّیّت، بر شمردنِ ویژگی‌ها و شاخصه‌های اصلی آن ضروری به نظر می‌رسد. در ادامه دو ویژگی از ویژگی‌های بازر آن را با الهام از روایاتی از حضرت امیرالمومنین (ع) برمی‌شماریم. حضرت می‌فرماید:

إِنَّ الحَياءَ وَ العِفَّةَ مِن خَلائِقِ الإِيمانِ وَ إِنَّهُما لَسَجِيَّةُ الأَحرارِ [3]

بی‌تردید حیا و پاک‌‌دامنی از صفات پسندیدۀ ایمان و نیز ویژگی‌های انسان‌های آزاده است.

انسان حر و آزاد مرد، البتّه باید عفیف و باحیا باشد. شرم و خود نگه‌داری شرط آزادگی است. آزاده تن به گناه نمی‌دهد چون آن را خلاف آزادگی و حرّیت خود می‌یابد. دلیل آن نیز روشن است. اگر آزاد مرد تن به گناه بدهد اسیر و بندۀ شهوت خود می‌شود. کسی که در دام ریاست می‌افتد، دنیا او را فریب می‌دهد و حبّ آن، او را فرا می‌گیرد. چنین کسی عبد دنیاست و هرگز نمی‌توان آن را حر نامید. پس حیا و عفت ویژگی اساسی آزادگی است.

دوم، حضرت می‌فرماید:

الحُرِّيَّةُ مُنَزَّهَةٌ مِنَ الغِلِّ وَ المَكر [4]

 آزادگی پیراسته از مکر و نیرنگ است.

در جنگ صفّین برخی از یاران حضرت امیر (ع) به ایشان عرض کردند که معاویه چه حیله‌هایی به کار بسته است. حضرت در پاسخ ایشان می‌فرماید: او مکر می‌ورزد امّا ما مکر نمی‌کنیم.

در کارزار صفیّن معاویه آب را بر سپاه امیر المؤمنین (ع) بست. هنگامی که حضرت با سپاهیان خود به صفین رسید دستور داد که حمله کنند و راه آب را باز کنند. سپاه امیرالمؤمنین (ع) به سوی لشکر معاویه حمله‌ور شد و آن‌ها را اطراف آب دور کرد. یاران حضرت به ایشان عرض کردند که ما نیز آب را محاصره کنیم و نگذاریم دشمن از آن آب بنوشد. امّا حضرت فرمود: من هرگز این کار را نمی‌کنم. این کار خدعه و بی‌انصافی است. نباید آب را به روی لشکر دشمن بست.

دیگر هنگامی که مسلم بن عقیل قرار بود که ابن زیاد را در منزل هانیه بن عروه به قتل برساند باز تصویری از اوج آزادگی وآزادمنشی را آفرید. مسلم به عقیل در پشت پرده مخفی شده بود و قرار بود هنگامی که ابن زیاد به درون خانۀ هانی می‌آید از پشت پرده بیرون آید و او را ترور کند. ابن زیاد به درون خانۀ هانی آمد و مسلم طبق قرار قبلی در پشت پرده پنهان شد. هانی نیز انتظار می‌کشید که مسلم نقشه‌اش را پیاده کند. امّا در کمال ناباوری دید که مسلم از پشت پرده بیرون نیامد و ابن زیاد نیز که به دنبال مسلم می‌گشت ناامید از خانۀ هانی بیرون رفت. بعداً که دلیل این کار را از مسلم پرسیدند گفت: خنجر زدن از پشت شیوۀ ما نیست.

و دیگر اگر در جنگ‌ها کسی می‌گریخت، امیر مؤمنان (ع) هرگز او را دنبال نمی‌کرد و می‌فرمود که انسان آزاده این گونه نیست؛ چرا که رسول خدا (ص) می‌فرماید:

مَن كانَ مُسلِماً فَلا يَمكُرُ وَ لا يَخدَعُ فَإِنّی سَمِعتُ جَبرَئِيلَ يَقولُ أنَّ المَكرُ وَ الخَديعَةُ فِی النَّارِ [5]

هر که مسلمان است پس نباید مکر کند یا کسی را فریب دهد، چرا که از جبرئیل شنیدم که می‌گفت: قطعاً فرجام [اهل] مکر و نیرنگ، آتش است.

بماند آن‌که اگر مکر و نیرنگ ناپسند نبود، پیشوایان دین ما چه بسا در این کار تواناتر از دیگران بودند. کما این‌که امیر مؤمنان (ع) فرمود:

لَو لا أَنّی سَمِعتُ رسول‌الله (ص) يَقولُ أَنَّ المَكرَ وَ الخَديعَةَ وَ الخِيانَةَ فِی النَّارِ لَكُنتُ أَمكَرَ العَرَبِ [6]

اگر نبود که از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: سرانجام مکر و نیرنگ و خیانت آتش دوزخ است، من مکارترین عرب بودم.

غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است

آزادگی سفارش امیرالمومنین به امام حسن (ع)

از سفارش‌های امیر المؤمنین (ع) به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) که در قالب نامه‌ای در نهج البلاغه گنجانیده شده چنین آمده است:

لَا تَكُن عَبدَ غَيرِكَ وَ قَد جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً [7]

 هرگز بندۀ دیگری مباش، در حالی که خداوند تو را آزاده آفرید.

آن حضرت در آغاز خلافت خود نیز خطبه‌ای خواندند که در آن موضوع آزادی و بندگی را ریشه‌ای تحلیل کرده است:

أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَم يَلِد عَبداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُم أَحرارٌ [8]

ای مردم شکی نیست که آدمیزاد نه [به صورت] بنده آفریده می‌شود و نه کنیز و قطعاً انسان‌ها همگی آزادند.

حرّیّت و آزادگی یکی از عوامل شهادت اهل بیت (ع)

اصل حرّیّت و آزادگی با این که از اصول زیر بنایی در سیرۀ اهل‌بیت (ع) است، خود عامل اصلی به شهادت رسیدن ایشان بود. آنان حر بودند و هرگز زیر بار ظلم نمی‌رفتند. به همین دلیل همواره حاکمان ستمگر ائمّه را مانعی برای رسیدن به مقاصد شوم خود می‌دیدند. در تاریخ می‌بینیم که هیچ یک از امامان (ع) به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند و همگی به شهادت رسیدند.

 وجود مقدس بقیّةالله­الأعظم (عج) هیچ بیعتی بر گردنشان نیست و در غیبت به سر می‌برند و از تهدید حاکمان ستمگر در امان هستند. هنگامی که دولت کریمۀ ایشان تشکیل می‌شود مسلمانان در آن عزیز می‌گردند و منافقان خوار می‌شوند.

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرغَبُ إِلَيكَ فِی دَولَةٍ كَريمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الإِسلامَ وَ أَهلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ أَهلَهُ [9]

بار پروردگارا، ما مشتاقانه انتظار می‌کشیم حکومتی را که در آن اسلام و اهلش عزیز گردند و نفاق و اهلش خواری کشند.

حرّیّت جامع و کامل به واقع از آنِ امام زمان (عج) است. در روزگار امامان پیشین گاهی به دلیل آن‌که شرایط فراهم نبوده است یا دلایلی همچون اندک بودنِ یارانشان یا بیعت حاکم ستمگر، آزادی کامل و حقیقی برای ایشان محقق نشده بود امّا این موانع در زمان امام زمان (عج) وجود نخواهد داشت؛ زیرا حضرت حاکم علی الاطلاق جهان است. البتّه نباید فراموش کرد که آزادی و حرّیّت اصلِ ثابتی در زندگی ائمّه (ع) بوده است. از این رو امامان (ع) همواره بدون هیچ اِبایی حرف خود را در برابر ستمگران می‌زدند و در برابر آنان می‌ایستادند.

Cinque Terre

سبک زندگی

این مقاله بخشی از دوره سبک زندگی با موضوع اخلاق و سیره معصومین (ع) است که در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. دوره سبک زندگی توسط اساتید ارجمند دکتر سید محسن میرباقری، دکتر رفیعی و حجه‌الاسلام حسینی قمی تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این دوره به اینجا مراجعه کنید.


[1]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 71.

[2]. الكافی، ج 2، ص 49.

[3]. غرر الحکم و درر الکم، ص 321.

[4] . همان،ص79.

[5]. الأمالی (صدوق)، ص 270.

[6]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 272.

[7]. نهج البلاغه، نامۀ 38، ص 401.

[8]. الکافی، ج 8 (کتاب الروَضة)، حدیث علی بن الحسین (ع) (حدیث 26)، ص 69.

[9]. الکافی، ج 3، ص 424.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 نظرات
  1. حسین می گوید

    سلام
    خدا خیرتون بده عالی بود

    1. ایمانور می گوید

      سلام
      از همراهی شما بسیار سپاسگزاریم

انس با قرآن